۱۳۹۱/۰۳/۲۹

ایرانیان خارج کشور ,بجای تشویق مبارزان درون مرز به خروج از کشور و پناهندگی به آنها کمک کنید تا از کشور خارج نشوند



شاید این  داستان پناهندگی یکی از داستان های تکراری هست که هر روز دارم میبینم میشنوم میخوانم. چه کسانی هستند که رفتند و در دهاتها و شهرهای ترکیه و یونان و پاکستان و هند گیر افتاده اند. به چه امیدهایی رفته اند.حکایت ,حکایت تلخی شده از کسانی که رویاهای طلایی برای خود بافته اند .از دوستانی که خیال میکردند همین که پا را بیرون از ایران گذاشتند به رهبران اپوزسیون تبدیل شده و چه نقشه هایی برای خود کشیده بودند .یا آن عده که مبارز سیاسی نبودند و فقط رفتند که زندگی بهتری داشته باشند و به خودشان مهر سیاسی زدند و یا با سر افکندگی دیپورت میشوند یا بدتر آنجا گیر میکنند.

از پناهندگان با سابقه شنیدم که چه خانم های متشخصی به امید زندگی بهتر رو به پناهنده شدن میاورند ولی به چه شخصیت هایی تبدیل میشوند. به قول یکی از همین دوستان اینجا حتی آهو به بچه اش هم شیر نمیده.

در واقع اینها نشان دادن مدینه فاضله به درون کشور هست .ولی راه حل چیست.چگونه میتوان این معضل را حل کرد.با یکی از دوستانی که نتوانسته بود در مقابل این مشکلات دوام بیاورد و پول او را هم همین دوستان محترم ایرانیش زده بودند و به ایران بازگشته بود پرسیدم مگر چه چیز نیاز داری که باید خارج شوی. گفت مقدار پول کمی برای گذران زندگی و ادامه این روند مبارزه.

شاید خود من جزو کسانی نباشند که در این حد وضع مالیشان خراب باشد ولی بسیار افرادی را میشناسم  که با 50 $ یا نهایتا 100$ در ماه که همان 100 هزار تومن و 200 هزار تومن خود ما میشود میتوانند مستحکم در این سنگر مبارزاتی بمانند.و علیه رژیم فعالیت کنند.اگر هرکدام با یک نفر از این بچه ها ارتباط برقرار کند و ماهیانه مقدار کمی پول برای گذران زندگی در ایران و مبارزه علیه رژیم بفرستد این معضل هم حل خواهد شد .راه پیدا کردن این افراد هم آسان هست. بسیار کانالها وجود دارد که میشود هر ایرانی خارج را به یک ایرانی درون مرز وصل کرد و این پل را مستحکم کرد.

پس بیایید از امروز بجای تشویق به خروج مبارزان از داخل کشور از انها حمایت و پشتیبانی کنیم و به زودی ایران را با هم آزاد کنیم.داخل و خارج کشور به مانند دو بال یک پرنده هستند که اگر همزمان حرکت کنند این پرنده آزادی به پرواز در خواهد آمد



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...