۱۳۹۴/۰۶/۰۸

سیاست ترکیه در باز گذاشتن درب خروجی برای پناهنده ها چه بود ؟

چند روزی است خبرهایی در باب خروج پناهنده های سوری و حتی ایرانی و عراقی و افغانی از ترکیه به صورت دسته ، دسته و گروهی می شنوید و می بینید. در بین ایرانیان بسیار افرادی بودند که حتی قبولی یو ان داشتند ولی چون معمولا در جامعه ایرانی اگر مساله ای رواج یافت همه به دنبال آن می دوند بسیاری از ایرانیان خانه و زندگی خود را در ترکیه رها کرده و به همراه سوری ها به سمت یونان راه افتادند.
سیاست ترکیه

اما سیاست دولت ترکیه در این باب چه بود و چرا ترکیه مرزهای خود را باز گذاشت تا پناهنده ها از این کشور به سمت اروپا بروند ؟ در این چند ماه اخیر به خصوص بعد از انتخابات ترکیه و شروع حملات گروه پ ک ک ترکیه با معضل جدیدی رو به رو شد و آن هم حمایت غرب به خصوص آلمان از گروههای کرد و پ ک ک بود . ترکیه در این مدت با سعه صدر پذیرای بیش از 1.5 میلیون پناهنده سوری بوده است . به باور بسیاری پناهنده های سوری امکانات زیادتری از پناهنده ایرانی دارند . مثلا پناهنده های سوری امضا ندارند ، به هر جای ترکیه به راحتی می توانند بروند ، حتی عده ای بودند که به سوریه رفته و باز می گشتند ! همچنین سوری ها حقوقی ماهیانه اما اندک نیز از دولت دریافت می کردند.
حال ترکیه برای انتقام از غرب درب های خود را بازگذاشت تا پناهندگان سوری به سمت غرب حرکت کنند و به آنها بفهماند که اداره کردن بیش از 1.5 میلیون سوری در خاک خود کار هرکسی نیست و در مقابل این لطف شما از پ ک ک حمایت کردید ما نیز درهای خود را بازگذاشته تا همین پناهندگان به سمت غرب بیایند و معضلات خاص خود را به همراه بیاورند.
ایرانیان عزیز نیز که همیشه برای جستجوی زندگی بهتر قاره ها را کاوش می کنند در این خیل آوره گان سوری افتاده و به سمت غرب حرکت کرده اند. تنها خرجی که این سفر دارد خرید قایقی بادی به قیمت 2000 لیر چیزی معادل 700 دلار و انداختن به آب و حرکت به سمت جزایر یونان است !
این است حکایت اصلی ماجرای پناهندگان و حرکت به سمت غرب

۱۳۹۴/۰۵/۳۱

ورود تعداد پناهجویان به یونان از ترکیه نسبت به سال پیش 750% رشد کرده است

امسال ورود پناهجو به یونان نسبت به سال پیش 750% افزایش یافته. بله درست شنیدید 750% . این نشانه چیست ؟

1-وقتی که غرب خواستار این هست که جنگ در سوریه باقی بمونه و مردم بی گناه کشته بشن و پشت سر دیکتاتور سوریه ایستاده
2-وقتی که مدام با جمهوری اسلامی در حال سازش هست و کاری به حقوق بشر در ایران نداره و وضع اقتصادی فجیع ایران رو فرا گرفته
هجوم پناهجویان
3- وقتی که ویروس اسلام در افغانستان و پاکستان پخش هست و بجای درمان این ویروس اوباما به اسلام گرایی بیشتر در این مناطق کمک می کنه
4-وقتی که به فریاد های ملت عراق برای خواست سکولاریسم و یک دولت نه سنی و نه شیعه پاسخ داده نمیشه و برای حفظ منافع خود ترجیه به ماندن داعش و ریختن خون مردم عراق هست .

البته دلیل دیگری که بسیاری از این پناهنده ها از ترکیه به سمت یونان حمله ور شده اند ساز و کار سازمان ملل است که به دلیل تعداد زیاد پناهجو توان پاسخ دهی برای این تعداد پناهنده را ندارند و به علت رویای اروپایی و امریکایی هر چه سریعتر میخواهند از ترکیه بروند . اکنون هر کیس در سازمان ملل با تاریخ های کنونی بیش از 5 سال باید در ترکیه بماند تا شاید موفق به گرفتن جواب شود.

همه اینها به یک سو ، تولید مثلی هم که در خاورمیانه به ویژه در بین اعراب صورت می گیرد دیگر مزید بر علت شده است. من خود در پلیس پیرمردی  سوریه ای را دیدم که 49 بچه داشت و افسر ترک میگفت : دیگه بگو 50 تا دیگه بگو 50 تا .

گاهی اوقات حقوق بشر فدای حقوق بشر می شود. عده ای در خانه های گرم خود نشسته اند و فقط شعار حقوق بشری می دهند ، با حقوق بشر نان میخورند ، با حقوق بشر امورات می گذارند ولی هر جا اقدامی واقعی جهت نجات مردم می خواهد صورت بگیرد یا ببینند منافع دیکتاتور ها به خطر می افتد همین ها اول صف ایستاده اند. بله چون نان دادنی این ها به ماندن دیکتاتورهاست و گرنه چه کسی باشد از دکان  حقوق بشری اشان متاعی بخرد .



اگر من نوعی توان و نیروی اجرایی داشتم در درجه اول تعداد زیادی از کسانی که توانایی نگهداری از بچه ندارند را عقیم می کردم تا بچه بیشتر تولید نکنند ، تمام دیکتاتورها منطقه را از دم تیغ می گذارندم و بساط دولت های دینی را از این منطقه بر میچیدم و با ایجاد حکومت های سکولار و تابع اصول اولیه انسانی نظمی ایجاد میکردم حال بروند حقوق بشری ها سینه بزنند که حقوق بشر را نباید زیر پا بگذاری چون دکان ما تخته می شود و چه زیباست آن روز که تمام این دکان ها تخته شوند و مردم منطقه یک زندگی طبیعی و بدون دغدغه داشته باشند.


۱۳۹۴/۰۵/۲۴

جهان آزاد به یک رهبر جهانی احتیاج دارد

کشورهای تروریست پرور منطقه علت تروریست پروری اشان را به وجود هم نسبت می دهند . عربستان طالبان و گروههای سلفی تند رو را به وجود می آورد و می گوید برای جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی هم حزب الله و دیگر گروههای شیعه می گوید برای مقابله با عربستان و سنی هاست.

عده ای از ایرانیان خرد باخته هم در این راه دنباله رو ماتحت به اصطلاح تروریست های دیگر شده اند تا از تروریستهای خودی رها شوند. به باور من دنیا به یک رهبر سکولار و قاطع که برآمده از خواست ملتی بزرگ باشد نیاز دارد .رهبری که جنگ زرگری ادیان برایش مهم نباشد ، در دنیا روی خوش به هیچ تروریستی نشان ندهد و خواستار اجرای حقوق بشر در کلیه کشورها باشد .


حال عده ای هم دوان دوان می آیند و می گویند ما نیازی ندارد کسی برایمان تصمیم بگیرد ، سرنوشت خودمان را خودمان تعیین می کنیم .جالب هست که این سرنوشت تعیین کن ها که بعضا از بالای "تپه های بورلیو هیلز" تز های خود را صادر می کنند و حتی از بالای آن تپه ها یکبار هم پایین نیامده و یک " ناله شب گیر " هم در باب آزادی و سر نداده اند و حتی ذرته المثقالی هم در باب آزادی ملت ایران تلاشی نکرده اند فقط در امر تز های شکم سیرانه تبحر خاص دارند و  آخر سر هم دوان دوان می دوند و رای خود را به حزب دموکرات می دهند در حالی که شعار می دهند اینها هیچ فرقی با هم ندارند. یکی نیست از این تپه نشینان  بپرسد ، خب اگر اینها با هم فرفی ندارند چرا این چنین با عجله رای ها خود را به حزبی دادید که خیانت بزرگ به شاه کرد. مگر شماها نیستید که آه و زاری از خیانت به شاه توسط کارتر سر میدهید ولی در عمل  از بالای تپه ها به همان خائنان رای می دهید.

این سرنوشت تعیین کنهای تپه نشین نه خبر از نان شب کودک تهرانی دارند و نه خبر از فروش قرنیه در مشهد  و کلیه در شیراز. شاید هم داشته باشند ولی چون بسیار امریکایی شده اند شانه های خود را به بالا انداخته ، یا دو سه چوس ناله هم سر میدهند ولی حتی حاضر نیستند دست در جیب خود کرده و یکی از این خانواده های درون کشور را یاری کنند. و چه زیبا گفت آنکس که گفت دستهایی که کمک می کنند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می کنند.

حال چون بسیار به تپه های بورلیو هیلز پرداختیم و شاید دیگر سرنوشت تعیین کن های تورنتو و لندن و ملبورن و سیدنی و هامبورگ و کلن  و استکهلم ناراحت شوند از این تپه ها گذر می کنیم و به سراغ دیگران می رویم چون سرنوشت تعیین کن ها به تپه ها ختم نمی شوند و در همه جای دنیا پراکنده اند.


عده دیگری که مخالف یک رهبری جهانی برای سکولاریسم و دموکراسی و حقوق بشر در کشورها هستند ، جیره و مواجب بگیران رژیم آخوندی در داخل و خارج اند. آنها که ترس این را دارند که  مبادا دکانهایشان تخته شود ، مبادا این گاو شیرده ای به اسم ایران از دست برود و دیگر دلار نفتی ای نباشد که ما و اقازاده هایمان در داخل برج  و کاخ بسازیم و پورش و لامبورگینی سوار شویم و با همان لامبورگینی به درک برویم و  در خارج در استخرهای دبی و آنتالیا و آلانیا بلولیم و بلیسیم و بمالیم و بلاسیم .مبادا که پولی نباشد تا باقر یک میلیون پوندی را در انگلیس پس بیاندازیم ، مبادا پولی نباشد که مهدی هاشمی با مدرک سیکل از دانشگاه اکسفورد دکتری بخرد ، مبادا این پولها از دست رود که ما در ایران 100 عصا و پیپ و اسب و کاخ داشته باشیم ، پس نوکران و جیره و مواجب بگیرانمان را به فضای مجازی و تلوزیون ها میفرستیم و نسبت به سرنوشتشان که می خواهد به دست دیگران بیافتد هشدار می دهیم و می گوییم که بله ما برویم اجنبی است که سوار سرتان خواهد شد ، مقداری هم چاشنی اسلام ناب محمدی را اضافه می کنیم و هر 4 سال نیز چند نیروی خودی را به بالا میفرستیم تا سیرکی به اسم انتخابات برگزار کنند و چند شعارکی هم بدهند و مردم را به چس مثقال آزادی راضی کنند و سپس همان آزادی را هم نمی دهیم و می گوییم یا تدارک چی هستیم یا در توان دولت که نیست که این آزادی ها را بدهد. و چه آسان است ترساندن از دشمن خارجی و حکومت بر مشتی انسان که دستشان به جایی بند نیست .

باری با یک رهبری جهانی دکان گروه دوم نیز به سختی بسته خواهد شد و این زالوهایی که 36 سال خون ملت را مکیده اند بلاخره از بدنه ملت کنده می شوند و خونی تازه به رگهای جامعه تزریق می شود . فقر ها و فساد ها از میان خواهد رفت ، دربهای دنیا به رویمان باز می شود و ما یک زندگی انسانی را به یک زیست حیوانی پیدا می کنیم .

ولی باید گفت مبادا در این راه اشتباه رویم ، اشتباه اساسی می تواند اشتباه گرفتن منجی نجات باشد . دیدم که عده ای به عربستان سعودی و آل سعود آویزان هستند ، عده ای از قطر پول میگرند و عده ای نیز به قبله مسکو نماز می خوانند. باید به این افراد گفت که خود این ناجیان که دلارهای شما را تامین میکنند با مردم خود چه ها کرده اند ؟ با دنیا چه ها کرده اند ؟ آیا اینها بر آمده از یک تفکر سکولار و اجرای حقوق بشر هستند یا جانیانی هستند که با جانیان داخلی تفاوت چندانی ندارند .

اگر ما بارها کوروش رو مثال میزنیم و به به و چه چه می کنیم که بله کوروش کشورها را از  یوق ستمگران زمان خود آزاد می کرد و این کار را محترم می شماریم پس لابد آزاد سازی کشورها از حاکمان ستمگر کاری پسندیده است .

حال شما دو گروه سرنوشت تعیین کن ها بیایید و برای دکان های خود ناله سر دهید ولی تفکر ملت ها در حال تغییر هست ، بسیاری به این نتیجه رسیده اند که این زالوی خون آشام به اسم جمهوری اسلامی باید در کلیت ، تمامیت و موجودیت خود از بین برود .مرثیه سرایی های شمایی که نه نان شب کارگر را می دانید چه هست ، نه می دانید آن کسی که قرنیه چشمش را میفروشد به چه درجه ای رسیده است و نه می دانید آن زنی که تنش را می فروشد به کجا رسیده است که این کار را انجام می دهد . شما در برابر این خواست محکوم به فنا هستید . شما در برابر خواست یک رهبری جهانی برای سکولار دموکراسی و حقوق بشر در کشورمان و سایر کشورها محکوم به نابودی هستید . آن روز فرا می رسد و آن روز چندان دور نیست


۱۳۹۴/۰۵/۲۲

خبر سرطان طولانی مدت جیمی کارتر موجی از شادی در بین ایرانیان ایجاد کرد

خبر سرطان جیمی کارتر 90 ساله موجی از شادی در بین ایرانیان و میهن پرستان به راه انداخته است. گرچه خبر مرگ یا بیماری کسی نمی توان خوشحال بود اما میزان جنایتی و خیانتی که جیمی کارتر در حق مردم ایران در سال 1357 انجام داده است و از پشت خنجر بر پیکر شاهنشاه آریامهر وارد کرده باعث شده ایرانیان در فضای مجازی از شنیدن خبر سرطان گرفتن او ابراز شادی کنند.

دسته ای از این واکنش ها را می توانید در عکس های زیر ببینید که فقط مشتی نمونه خروار است : 
جیمی کفتار

۱۳۹۴/۰۵/۱۵

مراسم سالگرد جانباختن سید جمال حسینی -نوشهیر ترکیه

mehdi mirghaderi
,مراسم سالگرد جانباختن سید جمال حسینی . در این مراسم خانم محبوبه حسین پور شعری را در باب خانواده های جانباختگان راه آزادی سرودند. در همین باب با حضور بر مزار این عزیز از دست رفته کلیپی کوتاه از این مراسم ساختم که در لینک زیر می توانید آن را ببینید : 

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...