مبارز نستوه (مهدی میرقادری) وبلاگ نویس ، فعال سیاسی به ویژه در حوزه سایبری و هوادار سامانه پادشاهی
۱۳۹۵/۱۰/۰۷
۱۳۹۵/۰۹/۲۱
بازدید رضاشاه بزرگ از ترکیه و استقبال آتاتورک از ایشان ، فیلم با کیفیت بالا و زیرنویس فارسی
پس از گذشت 2 هفته موفق به ترجمه و زیرنویس کامل فیلم نادر و با کیفیت از سفر رضا شاه بزرگ به ترکیه و استقبال توسط آتاتورک بزرگ و مردم ترکیه شدم که در آرشیو ترکها موجود بود. اول فکر میکردم که ترجمه این فیلم کار آسانی هست چون قبلا موزیک ها و فیلمهای معمولی را ظرف 2 ساعت ترجمه میکردم اما این فیلم دقیقا 2 هفته طول کشید و علت آن اصطلاحات قدیمی ، نام مکان های تاریخی نام کشتی های جنگی و جزایری که رضا شاه از آن عبور کرده بود که برای هر یک نیاز بود تا بسیار مطالعه کنم و با دوستان بسیاری مشورت کنم.
از همه دوستان که در معرفی و کمک در ترجمه یاری رساندند تشکر می کنم. به قول قدیمی ها زکات علم نشر آن است ، حال باید گفت زکات زحمت 2 هفته ای برای این ویدیو هم اشتراک آن است پس در اشتراک آن کوشا باشید.
-------------------------------------------------
نکاتی که از فیلم می شود در یافت :
1-مراسمی که آتاتورک برای رضا شاه بزرگ برگزار کرده بود بی سابقه بود که حتی نمونه آن برای دولتمردان غربی نیز برگزار نشده بود. این نشان دهنده اهمیت جنبش ناسیونالیستی منطقه داشت که بزرگمردانی چون آتاتورک و رضا شاه آن را بنیان گذاری کردند.
2-در نقطه نقطه فیلم می بینید که رضا شاه بزرگ دوربین شکاری به دست است و بسیار به اطراف توجه می کند . بدون شک ایشان ذره ذره پیشرفتهای ترکیه را بازدید میکرده و به خاطر می سپردند . یعنی این سفر برای ایشان یک سفر تفریحی یا بازدیدی نبوده بلکه برای آموختن بیشتر با دقت تمام همه چیز را زیر نظر گرفته بودند
3-جنبش ناسیونالیستی منطقه که توسط این 2 بزرگ مرد اداره می شد نه تنها به فکر پیشرفت کشور خود بودند بلکه میزان دستاوردهای خود را با یکدیگر به اشتراک می گذاشتند تا هر دو کشور به سطح قابل ملاحظه پیشرفت دست یابند و می توانید مقایسه کنید با الان که هم کشورهای دموکراتیک هم اسلامی و هم سایر کشورها می خواهند سر به تن همسایگان خود نباشد و این است تفاوت یک جنبش ناسیونالیسمی که بر پایه دوستی ، برادری و البته همراه با غرور ملی و عدم دخالت در امور داخلی همسایه خود می باشد
۱۳۹۵/۰۹/۱۵
در یک همکاری مشترک بین فعالین مخالف جمهوری اسلامی یکی از پروژه های هک کردن رژیم افشا شد
بیش از دو سال پیش پرفایل جعلی به اسم "مریم جوادی فر" در فیس بوک دقیقا در ماههای اول خروجم از ایران به من پیام داد و باب گفتگو را باز کرد که در ایران تحت شرایط سخت است و می خواهد از ایران خارج شود و آیا من می توانم او را یاری کنم یا خیر ؟!
من در آن زمان با توجه به مسائل امنیتی و اینکه آن فردی ناشناس بود زیاد به این موضوع توجه نکردم . بخشی از گفتگوهای دوسال پیش را می توانید در لینک زیر ببینید :
Maryam Javadifar |
پس از گذشت دو سال این ایدی کماکان در لیست دوستان من بود و پس از مدتی که وی تصور میکرد من فراموش کرده ام پیام داد و بازهم صحبت های تکراری ، اما اینبار خواستم یکی از ساده ترین تست های خودم را روی آن انجام دهم که از او خواستم به اسکایپ بیاید ، چون همیشه از روی صدا و تصویر تا 50 الی 70% می توان به این موضوع پی برد که طرف مقابل چگونه است . اما همانطور که مشاهده میکنید فرد مورد نظر با وقاحت تمام خود را به خریت زد .
سپس این فرد که دام خود را چیده بود از من خواست که به سایتش بروم و عکس جدیدش را ببینیم ! یعنی جایی که با باز شدن سایت تمام مشخصات من هک شود . من نیز چون از قبل هماهنگی لازم و امنیتی را داشتم به اشتباه گفتم که بله به سایتت رفتم و عکست بسیار زیبا بود . 😃
مریم جوادی فر |
و در آخر وقتی سایت مورد نظرش که با آن فعالین را هک میکرد شناسایی کرده و به تیم امنیتی تحویل دادم با او خداحافظی کردم .
حال تیم امنیتی که روی این مقوله مقاله کار می کرده به رهبری “کالین اندرسون” و “کلودیو گوئارنیری” مقاله ای را انتشار داده اند که ترجمه آن در سایت هرانا آمده است و شما می توانید به صورت مفصل در با این روش هک در لینک زیر در سایت هرانا اطلاعات کسب کنید :
در بخشی از مقاله آمده است که :
در یک مورد، یک پروفایل در شبکههای اجتماعی با نام “مریم جوادی فر” با عکس ملیسا کلارک که دی جی و مدل است، در فیسبوک به یکی از فعالین حقوق بشری خود را نزدیک کرد. در یک سلسه پیامهایی، جوادی فر مدعی شد پسورود این فعال در اینترنت فاش شده است. و سایتی با لینک کوتاه شده از سایت های ایرانی به او داده بود. سایت (rinpid.com) که مخصوص فروش مواد توهمزا، محصولات سکسی و دیگر موارد ممنوعه توسط جمهوری اسلامی را داشت. اگرچه این وبسایت به طور ناشیانه و غیرحرفهای با خطاهای پنهان کردن کدهای کپی شده طراحی شده بود، تنها هدف مورد نظر این سایت طعمه، جمع آوری آیپی بازدیدکننده و گزارش آن به ادمین سایت بود. پروفایل جوادی فر بیش از دوسال عمر فعالیت اینچنینی دارد و به وضوح یک اکانت قلابی است.
استفاده از پروفایلها با نام و عکس جعلی در شبکه اجتماعی یکی از تکنیک های شناخته شده توسط هکرهای دولتی ایران است. حوزه فعالیت پروفایل جوادیفر به وضوح، مورد هدف قرار دادن [شناسایی و جمعآوری اطلاعات خصوصی از] صدها مخالف سیاسی، اعضای درجه یک جنبش سبز و سلطنتطلبان بوده است.
امیدوارم همه یاران با حفظ امنیت کامل و عدم کلیک رو لینکهای ناشناس خود را به خطر نیاندازند . همچنین به هر کسی که با عکسی زیبا از جنس مخالف به ویژه دختران اعتماد نکنند بلکه تله جنسی برای آنها تدارک دیده شده باشد .
۱۳۹۵/۰۹/۰۹
این است که مایه تاسف است
در واقع مبارزه ناسیونالیست های ایران رهبری خاصی تا کنون نداشته است و شاهزاده هم رهبریت ناسیونالیست های ایرانی نیستند که سبب ناراحتی شود که گفته اند : اگر قرار باشد به اسلام توهین شود بهتر است جمهوری اسلامی بماند ! یا گفتند که : یک عده برای خود توهم می زنند و برای من مسئولیت می دهند در آینده ایران !
تنها ناراحتی من این هست که بچه های داخل کشور وقتی جان خود را کف دست می گیرند و پرچم#شیروخورشید به پاسارگاد می برند و شعار پهلوی پهلوی و ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم سر می دهند و اکنون بخاطر این کار در زندان ها تحت شکنجه و بازجویی و حساب پس دادن هستند یا زیر شکنجه چشم از این جهان فروبستند بجای اینکه از آنها تشکر شود ، مجامع حقوق بشری را وادار به این کنند که دنبال بازداشت شدگان و زندانیان روز #7آبان بدر #پاسارگاد بگردند و ... بیشتر دل نگران بر باد رفتن اسلام باشند . این است که مایه تاسف است !
پ.ن : مراجعه کنید به مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی و بیژن فرهودی
۱۳۹۵/۰۹/۰۴
فحش خار و مادر به زائرین کربلا و فرستادن صلوات توسط زائرین
امروز یکی از دوستان عربم، من را از ویدیویی با خبر کرد که در شبکه های اجتماعی عرب زبان منتشر شده و موجب خنده و تمسخر آنها واقع شده است . در این ویدیو یک راننده مینی بوس در عراق به زبان عربی برای زائرین کربلا می گوید که : خواهرانتان را بیاورید تا ما آنها را ... و بعد می گوید صلوات و بقیه مسافران صلوات می فرستند .
جایی بسی شرمساری دارد که میلیون ها ایرانی خرد باخته روانه عراق می شوند تا در آنجا به آنها گفته شود خواهرانتان را برای ما بیاورید و چون آنها زبان عربی نمی دانند صلواتی را هم نثار این کار کنند .
وقتی که ما می گوییم : ما آریایی هستیم، عرب نمی پرستیم، منظور نژاد پرستی نیست، منظور این هست که حاضر به عبادت و دولا و راست شدن در برابر فرهنگ اعراب و زبانی که ما نمیشناسیم نیستیم که آنها بخواهند این چنین از آن استفاده کنند.
من به شخصه دوست ندارم الان یک عده از آن ور پشت بام بیافتند و شروع به فحاشی به اعراب کنند، اگر ملامتی هم میخواهید کنید هموطنانی را ملامت کنید که سر را زیر انداخته و به سمت عراق می روند.
ویدیو را همچنین در قسمت زیر می توانید ببینید :
ویدیو را در زیردر یکی از فیس بوک های عربها ببینید که چطور موجب تمسخر آنها شده است :
اشتراک ویدیو وظیفه هر ایرانی وطن پرست هست که بدانیم چه بر سر ما می آورند !
----------------------------------------------------------------------------------------
اصلاحیه : طبق نظر بسیاری از کارشناسان زبان عربی این فرد فحش به خود داده و گفته است که خواهر مرا ..... و ما نیز بنا به رساندن اطلاعات صحیح این موضوع را اصلاح می کنیم
۱۳۹۵/۰۸/۲۲
سیاست های جدید دولت کانادا در قبال پناهنده های ایرانی
خوب یادم هست زمانی که دولت لیبرال جاستین ترودو در روی کار آمد عده از ایرانیان و بخصوص پناهندگان ایرانی بشکن و بالا مینداختند که دیگر با آمدن این دولت لیبرال برای ما گلستان می شود ، اکنون همه ما را به کانادا می برند چون این دولت طرفدار پناهنده و طرفدار حق زنان و همجنسگرایان است .
عده ای دیگر از هموطنان مقیم در کانادا نیز بشکن می زدند که ببینید جاستین ترودو چه خوب می رقصد ، چه خوشتیپ هست ، آمده فلان کرده و بهمان کرده که گویا اداره مملکت به خوب رقصیدن و خوشتیپ بودن است .
خوب یادم هست که در همان سال 2015 که انتخابات کانادا بود بارها بر این موضوع تاکید کردم که آمدن این دولت جدید جز ضرر برای ایرانی ها چیز دیگری ندارد ، چون که دولت قبلی کانادا از حزب محافظه کار به رهبری جناب استفن هارپر همیشه پشت ملت ایران ایستاده بود ، سفارت جمهوری اسلامی و سفارت خودش در ایران را تعطیل کرده بود و هر ساله علیه جمهوری ننگین اسلامی بیانیه در بخش حقوق بشری سازمان ملل متحد به تصویب می رساند. و حتی بیشترین تعداد پناهنده ایرانی که از چنگ جمهوری اسلامی گریخته اند را دولت استیفن هارپر به کانادا آورده است .
اکنون پس از گذشت بیش از یکسال از روی کار آمدن "جاستین ترودو" سیاست هایی همچون گفتگو با جمهوری اسلامی و .. بر روی کار آمده و از سوی دیگر تعداد بیشمار از پناهنده های ایرانی که پرونده آنها ماههاست به سفارت کانادا فرستاده شده یا به آنها رسیدگی نمی شود یا توسط سفارت با آنها تماس گرفته شده و از آنها خواسته اند که پرونده خود را پس بگیرند یا تا سال 2018 میلادی منتظر بمانند. در این میان چون بیشتر کیس های مربوط به همجسنگرایان ، ترنسکشوال ها و .. که کلا در خانواده ال جی بی تی ها می گنجند را به روش سنتی کانادا بر میداشت شامل این موضوع شده اند . بسیاری از این افراد بیش از 18 ماه منتظر رسیدگی بوده اند ولی با این پاسخ رو به رو شده اند که یا پرونده خود را پس گرفته و یا تا سال 2018 منتظر بمانید .
متاسفانه وقتی ایرانیان عزیز عقل و چشم خود را به رسانه های الیت جهانی همچون بی بی سی و ... می دهند و افرادی مثل خود من و دوستان که بلندگوهای لازم برای رساندن اطلاعات صحیح به مانند این رسانه ها نداریم همیشه فریب ظاهر سازی ، واژه سازی و ... را میخورند و نتیجه کار این چنین میشود که می بینید.
امیدوارم از این پس فریب ظاهر سازی و واژه سازی این رسانه ها رو نخوریم و با عقل خود قضاوت کنیم .
عده ای دیگر از هموطنان مقیم در کانادا نیز بشکن می زدند که ببینید جاستین ترودو چه خوب می رقصد ، چه خوشتیپ هست ، آمده فلان کرده و بهمان کرده که گویا اداره مملکت به خوب رقصیدن و خوشتیپ بودن است .
جاستین ترودو |
استیفن هارپر |
متاسفانه وقتی ایرانیان عزیز عقل و چشم خود را به رسانه های الیت جهانی همچون بی بی سی و ... می دهند و افرادی مثل خود من و دوستان که بلندگوهای لازم برای رساندن اطلاعات صحیح به مانند این رسانه ها نداریم همیشه فریب ظاهر سازی ، واژه سازی و ... را میخورند و نتیجه کار این چنین میشود که می بینید.
امیدوارم از این پس فریب ظاهر سازی و واژه سازی این رسانه ها رو نخوریم و با عقل خود قضاوت کنیم .
۱۳۹۵/۰۸/۱۹
ترامپ کشورش را پس گرفت ، اینک نوبت ماست
It's time to bring back our country (Iran) from Mullah and Islamist with Iranian Nationalism .Make Iran Great Again . #MakeIrangreatagain
الان دیگر نوبت ماست که کشورمان را از آخوند پس بگیریم و ایران بزرگ را دوباره بسازیم .
#ایران_بزرگ
۱۳۹۵/۰۸/۱۲
توضیح درباره یکی از شعارهای روز 7 آبان در پاسارگاد و اتهام نژاد پرستی
منظور از عرب پرستی چیست ؟ از زمان حمله اعراب ما مورد استعمار و ظلم و ستم آنها واقع شدیم وآنها آیین و منش خود را به زور به کشور و مردم ما تحمیل کردند . اکنون نیز پس از 1400 سال جانشینان همان اعراب یعنی رژیم آخوندی فرهنگ خود را به زور به مردم کشور تحمیل کرده است. پس بن مایه این شعار کاملا صحیح و نه تنها نژاد پرستی در آن دیده نمی شود بلکه نشان از آزادی خواهی مطلق است. سوال اینجاست آیا باید عرب پرستید تا اثبات کرد که نژاد پرست نیستیم ؟
۱۳۹۵/۰۸/۰۷
امروز 7 آبان ، برافراشته شدن پرچم شیر و خورشید ، شعار پهلوی پهلوی حاضران
امروز 7 آبان ماه 2575 شاهنشاهی ایرانیان وطن پرست از سرتاسر ایران در پاسارگاد محل آرامگاه کوروش جمع شدند . جمعیت به میزانی زیاد بود که راهبندان شدید در مسیر پاسارگاد ایجاد شده بود .
از فیلم های رسیده از آرامگاه کوروش می توان فیلم شعار مردم که می گفتند : پهلوی ، پهلوی و کوروش آریایی تولدت مبارک و شاهزاده (رضا پهلوی) تولدت مبارک را در زیر ببینید .
از فیلم های رسیده از آرامگاه کوروش می توان فیلم شعار مردم که می گفتند : پهلوی ، پهلوی و کوروش آریایی تولدت مبارک و شاهزاده (رضا پهلوی) تولدت مبارک را در زیر ببینید .
پرچم شیر و خورشید نیز در آرامگاه کوروش برافراشته شد .فریاد #پهلوی #پهلوی و #شاهزاده تولدت مبارک توسط مردم در پاسارگاد!! 😊— Mehdi Mirghaderi (@mobarez_nastooh) October 28, 2016
#کوروش #کوروش_بزرگ #Cyrusthegreat pic.twitter.com/UAM05VPq3t
۱۳۹۵/۰۷/۱۱
برنامه پیشگویی فیس بوک که درست پیشگویی کرد ، قتل یک ایرانی توسط دوستش طبق حدس فیس بوک
چندی پیش یک پناهجوی ایرانی به نام " کیوان کریمی " در شهر نوشهیر ترکیه به قتل رسید. کسی که گفته می شود قاتل او است " رضا کیایی " نام دارد که دوست صمیم مقتول نیز بوده است .
حال نکته ای که در این میان است در یکی از پست های فیس بوکی کیوان کریمی که مربوط به برنامه " چه کسی می خواهد شما را بکشد " این برنامه رضا کیایی را به عنوان قاتل معرفی کند .
در این پست رضا به شوخی به کیوان می گوید : شانس ما رو ببین...
قاتل نبودیم و که الان هم قاتل ایران .... هم شدیم...یعنی تو روحت کیوان...
ایران 14 عشقه....
ولی میدونی که ایران 13 باکی نداره از این تهدیدها
این کل کل ایران 13 و ایران 14 مربوط به پلاک های اتومبیل در ایران می باشد .
حال نکته ای که در این میان است در یکی از پست های فیس بوکی کیوان کریمی که مربوط به برنامه " چه کسی می خواهد شما را بکشد " این برنامه رضا کیایی را به عنوان قاتل معرفی کند .
در این پست رضا به شوخی به کیوان می گوید : شانس ما رو ببین...
قاتل نبودیم و که الان هم قاتل ایران .... هم شدیم...یعنی تو روحت کیوان...
ایران 14 عشقه....
و در نقطه دیگر کیوان می گوید : قوربونت
اینا نتونستن دست به اسلحه بردنولی میدونی که ایران 13 باکی نداره از این تهدیدها
در کل می توان گفت که به صورت تصادفی برنامه
Who want to kill you ?
متاسفانه حدس درستی زد و شاید این نیز از عجایب این روزگار باشد .
لینک گفتگو کیوان کریمی و رضا کیایی را در زیر همین برنامه پیشگویی از زیر ببینید :
۱۳۹۵/۰۶/۲۷
Why we should stand against Hijab
Why we should stand against Hijab by Mehdi Mirghaderi
These days the topic of “Burkini" in France has become one of the hot topics of the day. Burkini is an Islamic swimsuit designed for Muslim women that want to swim while covered.
I believe in all humans should be free to choose their outfit. Personally, I do not care if a woman wants to cover herself with hundreds of layers of fabric/clothing and wear a burqa or if she decides to walk the streets totally naked, simply because it doesn’t hurt/harm me personally.
However, my issue with Hijab (veil) is that at this point in time and current world’s situation, some Islamic regimes/governments use their religious beliefs to push their political agendas, using it as a tool to oppress, trample and limit woman’s basic rights in the society and family.
Here I would like to prove to you, why I believe hijab is a harmful element for democracy :
1. A tool to abuse, crush and oppress by governments: If you have lived in a country such as Iran, you would have seen that after the Islamic Revolution of 1979 wearing hijab has become mandatory, to the degree that if a woman’s hair was showing even partially she would have been arrested, prosecuted, imprisoned and lashed. To enforce this law, special police and militia forces (Basij) have been formed and trained to physically attack or throw acid on that individual who do not respect this law.
Human and woman’s rights activists inside and outside Iran have repeatedly called for an end to such oppression and control. But the Iranian government has not shown any attention to these requests and issues and such violence incidents continue.
Also, the Islamic governments in the Middle East which use hijab inside their own land to oppress woman, deploy and support those who wear hijab to democratic countries to impose their backward thinking into Western societies.
The culture that woman considered a slave and give a half the right of any man which do not even have a right to choose their clothing.
Iran Militia arresting a woman who doesn't want hijab
2. The social and family pressures: For many Muslim women, hijab is a not a personal choice. In many cases, they have been forced to wear it by their family, local community or gov. For example in a very small number of Islamic countries, where hijab is a personal choice and wearing it is not a must, there is still pressure from the girls/woman families to cover themselves otherwise they are considered prostitute and a disgrace. Usually, children who have grown in these traditional families have no right and hijab is being imposed on them from their childhood.
3-Changing nature of hijab from a traditional cover to a symbol of "No to Western Democracy" : If you look closely to Muslim communities in Western countries, hijab is now not only used as a traditional/Religious cover but also as a form of statement and civil disobedience.
Usually, in civil disobedience movement a symbol is being used and now hijab is the symbol of “No to Western Democracy”.
Now the important question is, why Muslims leave their countries, which in terms of hijab and the implementation of Islamic law is an excellent place to practice what they believe and come to western countries that have secular and democracy to impose their Islamic laws?
Finally, I conclude that we can only agree with hijab if:
*All the Islamic states, societies, and families, stop imposing it by law
*All the families stop imposing to their children
*Not being used as a symbol of ‘No to Democracy”
۱۳۹۵/۰۶/۲۵
تعصبات بی جا از نوع توالتی آن
تعصب به خصوص از نوع بی جای آن در بسیاری مواقع کارساز نیست چون از هر دری تعصب آمد عقلانیت بیرون می رود . مثلا من می بینیم که یک بحث بسیار طولانی بین کسانی که طرفدار " توالت ایرانی " یا شرقی و ... هستند با طرفداران "توالت فرنگی" به راه هست .
گروه اول می گویند که توالت فرنگی باعث عفونت روده شده و گروه دوم معتقدند که توالت ایرانی باعث فشار بر زانو و باعث بیماری های مفصلی می شود .
در واقع از نظر من دو گروه زیاد به این بیماری ها کاری ندارند ولی چون لذت بیشتری از آن توالتی که دوست دارند می برند میروند و دلایل علمی هم برای کارشان می آورند.
اکنون علم که همه چیز را بدون تعصب نگاه می کند می گوید که اگر یک وسیله به مانند کرسی کوچک زیر پایتان در هنگام توالت فرنگی رفتن بگذارید به گونه ای می شود که مشکل تخلیه کامل روده برطرف شده و مشکل عفونت روده نیز حل خواهد شد.
این یک نمونه از بحثهای ساده بوده که در این جامعه بزرگ ایرانی یا حتی جهانی با آن روبه رو هستیم ، حال شما بروید و ببینید چه میزان از این بحثها وجود دارد که همه ناشی از تعصبات بی جا است .
فیلم در این رابطه به زبان انگلیسی
گروه اول می گویند که توالت فرنگی باعث عفونت روده شده و گروه دوم معتقدند که توالت ایرانی باعث فشار بر زانو و باعث بیماری های مفصلی می شود .
در واقع از نظر من دو گروه زیاد به این بیماری ها کاری ندارند ولی چون لذت بیشتری از آن توالتی که دوست دارند می برند میروند و دلایل علمی هم برای کارشان می آورند.
اکنون علم که همه چیز را بدون تعصب نگاه می کند می گوید که اگر یک وسیله به مانند کرسی کوچک زیر پایتان در هنگام توالت فرنگی رفتن بگذارید به گونه ای می شود که مشکل تخلیه کامل روده برطرف شده و مشکل عفونت روده نیز حل خواهد شد.
این یک نمونه از بحثهای ساده بوده که در این جامعه بزرگ ایرانی یا حتی جهانی با آن روبه رو هستیم ، حال شما بروید و ببینید چه میزان از این بحثها وجود دارد که همه ناشی از تعصبات بی جا است .
فیلم در این رابطه به زبان انگلیسی
۱۳۹۵/۰۶/۲۰
سو استفاده رسانه های نفاق افکن از دستگیری شیراز تحت عنوان " در قفس کردن اتباع بیگانه"
در 2 روز گذشته دستگیری در سطح استان فارس تحت عنوان " برخورد با سارقین و ارازل و اوباش " انجام شد و تعداد زیادی دستگیری در این باب صورت گرفت . این مورد اولین مورد از این سری دستگیری ها نبوده و مسلما آخرین آن نیز نخواهد بود ولی موضوعی که توجه من را جلب کرد هیاهوی رسانه ها عمدتا به سرکردگی بی بی سی فارسی و رسانه های کمونیست -گلوبالیستی در این باب بوده است که بشتابید که افغان های بیچاره را دستگیر کرده و در قفس انداختند .
آنها برای آب و تاب دادن به این خبر خود از یک عکس با زوایه بسته استفاده کرده که می توانید در زیر ببینید . در این عکس یک سری پارتیشن جدا کننده فلزی است و روی آن نوشته شده است " اتباع بیگانه" یعنی مربوط به سارقین خارجی یا همان سارقین و اشرار افغان شده است که در کنار سارقین و اشرار دستگیر شده ایرانی در استان فارس نگهداری می شوند .
در زیر نیز میتوانید یک عکس از نمای دیگر ببینید که دستگیری ها در پارتیشن فلزی بوده و قفسی در کار نیست
در زیر هم یک فیلم مربوط به مصاحبه صدا و سیما از این دستگیر شدگان هست :
حال پرسش اصلی اینجاست :
اگر دستگیری بد است چرا شما به آن ایرانی های دستگیر شده نمی پردازید و فقط با زدن اتهام دروغ مساله در قفس کردن را بزرگ نمایی کرده اید ؟ اگر میخواستند کل افغانی هایی که در ایران هستند را در قفس کنند که باید یک استان ایران را خالی و قفس می ساختند .
در ایران نزدیک به 3 میلیون افغانستانی زندگی می کنند که همزبان ما بوده هستند و کشور ما حدود 40 سال است که میزبان آنها بوده است ، در این سالها هم از طرف دولت و بعضا ایرانی ها و هم از طرف افغانستانی ها در حق یک دیگر ظلم هایی شده است ، اخباری از سرقت و تجاوز و .... از طرف افغانستانی ها و از یک سو رفتار نامناسب برخی ایرانی ها در این سالها به گوش ما رسیده است ولی باید انصاف را رعایت کرد که کشوری مثل ایران که از نظر اقتصادی ضعیف است و در بسیاری موارد برای خود ایرانی ها نیز کار فراهم نیست در این همه سال میزبانی این عزیزان را داشته است و از سوی دیگر عزیزان افغانستانی در این کشور کار کرده و زحمت کشیده و بسیاری نان بازوی خود را خورده اند .
پس بهتر است بجای تن دادن به صحبت هایی رسانه هایی که قصد آنها تفرقه است با عقل و خرد خود قضاوت کنید تا بهتر بفهمید که جریان کار از چیست .
در پایان اضافه کنم که علت اصلی تمام این بدبختی ها نیز جمهوری اسلامی است . حکومتی که نتواند شغل لازم را برای جوانان فراهم کند و هر روز به درصد بیکاران جامعه اضافه شد جوانان را وادار به رفتن به سمت فروش مواد مخدر ، سرقت و دیگر راههای برای تامین نان شبشان می کنند . در حکومتی که آقازاده های و دانه درشتهای رژیم در کاخ های خود می نشینند و مال ملت را میدزدند کشور را به سمت فسادی می برند که این میزان سرقت و فروش موادر مخدر در آن دیده می شود .
تا ما یک حکومت مردم گرای ملی در این کشور ایجاد نکنید و این فساد اقتصادی را ریشه کن نکنیم وضع به همین سو ادامه خواهد یافت .
آنها برای آب و تاب دادن به این خبر خود از یک عکس با زوایه بسته استفاده کرده که می توانید در زیر ببینید . در این عکس یک سری پارتیشن جدا کننده فلزی است و روی آن نوشته شده است " اتباع بیگانه" یعنی مربوط به سارقین خارجی یا همان سارقین و اشرار افغان شده است که در کنار سارقین و اشرار دستگیر شده ایرانی در استان فارس نگهداری می شوند .
عکس استفاده شده در سایت بی بی سی و بقیه سایتهای گلوبالیست -کمونیست |
در زیر هم یک فیلم مربوط به مصاحبه صدا و سیما از این دستگیر شدگان هست :
اگر دستگیری بد است چرا شما به آن ایرانی های دستگیر شده نمی پردازید و فقط با زدن اتهام دروغ مساله در قفس کردن را بزرگ نمایی کرده اید ؟ اگر میخواستند کل افغانی هایی که در ایران هستند را در قفس کنند که باید یک استان ایران را خالی و قفس می ساختند .
در ایران نزدیک به 3 میلیون افغانستانی زندگی می کنند که همزبان ما بوده هستند و کشور ما حدود 40 سال است که میزبان آنها بوده است ، در این سالها هم از طرف دولت و بعضا ایرانی ها و هم از طرف افغانستانی ها در حق یک دیگر ظلم هایی شده است ، اخباری از سرقت و تجاوز و .... از طرف افغانستانی ها و از یک سو رفتار نامناسب برخی ایرانی ها در این سالها به گوش ما رسیده است ولی باید انصاف را رعایت کرد که کشوری مثل ایران که از نظر اقتصادی ضعیف است و در بسیاری موارد برای خود ایرانی ها نیز کار فراهم نیست در این همه سال میزبانی این عزیزان را داشته است و از سوی دیگر عزیزان افغانستانی در این کشور کار کرده و زحمت کشیده و بسیاری نان بازوی خود را خورده اند .
پس بهتر است بجای تن دادن به صحبت هایی رسانه هایی که قصد آنها تفرقه است با عقل و خرد خود قضاوت کنید تا بهتر بفهمید که جریان کار از چیست .
در پایان اضافه کنم که علت اصلی تمام این بدبختی ها نیز جمهوری اسلامی است . حکومتی که نتواند شغل لازم را برای جوانان فراهم کند و هر روز به درصد بیکاران جامعه اضافه شد جوانان را وادار به رفتن به سمت فروش مواد مخدر ، سرقت و دیگر راههای برای تامین نان شبشان می کنند . در حکومتی که آقازاده های و دانه درشتهای رژیم در کاخ های خود می نشینند و مال ملت را میدزدند کشور را به سمت فسادی می برند که این میزان سرقت و فروش موادر مخدر در آن دیده می شود .
تا ما یک حکومت مردم گرای ملی در این کشور ایجاد نکنید و این فساد اقتصادی را ریشه کن نکنیم وضع به همین سو ادامه خواهد یافت .
۱۳۹۵/۰۶/۱۵
سخن پایانی زندانی محکوم به اعدام : مرگ ترس ندارد ، زندگی در جامعه کثیف شما ترس دارد
یک سخن زیبا از زندانی محکوم به اعدام : با کشتن من هیچ اتفاقی در این مملکت نمی افتد ، بروید از دزدی هایتان کم کنید بی ناموسها . مرگ ترس ندارد زندگی در جامعه کثیف شما ترس دارد .
به راستی اگر در جامعه ای دزدی و فساد و ظلم و سرکوب نباشد و فرصت های شغلی برای جوانان مهیا باشد که شغلی شرافتمندانه و زندگی معمولی داشته باشند مگر کسی دیوانه است که با فروش مواد مخدر بخواهد اینگونه جان خود را به خطر بیاندازد .
همانا مقصر اصلی جمهوری اسلامی و رهبر الدنگ انقلاب است که از یک سو اصرار به تولید فرزند در این جامعه نکبت بار دارد و از سوی دیگر نه شغل و امکانات و آزادی و تامین امنیت برای این ملت فراهم است .
منبع فیلم هرانا
۱۳۹۵/۰۶/۱۳
چرا باید در برابر حجاب تحمیلی ایستاد
این روزها موضوع "بورکینی" در فرانسه به یکی از موضوعات پربحث روز تبدیل شده است . بورکینی نوعی لباس شنا برای زنان مسلمان است که با پوشیدن آن حجاب آنها نیز حفظ می شود.
من انسان را آزاد در انتخاب حق پوشش می دانم ،چه آن کسی که خود را صدها لایه پارچه بپیچید و برقعه و چادر بر تن کند و چه کسی که لخت مادر زاد به خیابان آمده برای من هیچ فرقی ندارد چون به من آسیبی نمی زند ، اما موضوع مهمی که من را جزو مخالفان حجاب قرار داده است این است که در این مقطع زمانی و دنیای کنونی حجاب ابزار دست برخی دولت ها و برخی عقاید سیاسی و مذهبی خاص شده است که از آن برای فشار و سرکوب و پایمال کردن حقوق زنان چه در جامعه چه در خانواده استفاده می کنند.
در اینجا به علت هایی اشاره می کنم که چرا حجاب یک عنصر زیان آور برای دموکراسی است :
1-سو استفاده و فشار دولتها : اگر شما در کشورهایی مانند ایران زندگی کرده باشید می توانید ببینید که پس از انقلاب اسلامی سال 1979 حجاب به صورت اجباری در آمد به گونه ای که اگر یک زن مقادیری از موی او بیرون باشد به جرم بدحجابی او را به زندان برده ، شلاق زده یا مجازت های دیگری در نظر می گیرند . حتی برای مقابله با بدحجابی گروههای پلیس و شبه نظامی بسیج را آموزش داده و به زنان بدحجاب حمله کرده یا حتی اسید می پاشند . بارها فعالین حقوق بشر و حقوق زنان داخل و خارج ایران خواهان پایان یافتن اینگونه فشارها شده اند ، اما دولت ایران کوچکترین توجهی به این موضوع نشان نداده است و برخورد خشونت آمیز علیه کسانی که نمی خواهند حجاب داشته باشند ادامه دارد.
همچنین از سوی دیگر دولت های اسلامی در خاورمیانه که در داخل کشورهایشان حجاب را به عنوان عامل سرکوب زنان قرار داده اند ، با حمایت و فرستادن زنان با حجاب به کشورهای دموکراتیک و آزاد دنیا از حجاب به عنوان ابزار فشار و تحمیل فرهنگ عقب مانده خود استفاده می کنند. فرهنگی که در آن زن را برده کرده ، حق او را نصف حق مرد قرار داده و حتی حق انتخاب نوع پوشش به او نمی دهد .
2-فشارهای اجتماعی و خانوادگی : معمولا بسیاری از زنان حجاب دار ؛حجاب را به صورت شخصی انتخاب نکرده اند ، بیشتر انتخاب آن ها فشارهایی بوده است که از طرف خانواده یا محیط بر آنها وارد شده است .مثلا حتی در کشورهای اسلامی که در آن ها حجاب آزاد است ، فشار از طرف خانواده برای انتخاب حجاب برای دختران خود وجود دارد . یا از طرف جامعه به زنانی که حجاب ندارند به عنوان یک زن فاسد و بدکاره نگاه می شود . معمولا کودکان در این خانواده ها رشد یافته و خود هیچگونه حقی برای انتخاب پوشش خود نداشته و از طرف خانواده هایشان این موضوع بر آنها تحمیل می شود.
3-تغییر ماهیت حجاب از یک پوشش به یک سمبل " نه به دموکراسی غربی " : اگر خوب به فضای مسلمانان در کشورهای غربی نگاه کنید در حال حاضر حجاب نه به عنوان یک پوشش بلکه به عنوان گفتن یک " نه " به دموکراسی غربی و یک ابزار نافرمانی هست . معمولا همیشه برای مخالفت در نافرمانی های مدنی از یک سمبل استفاده می شود ، اکنون حجاب به عنوان سمبل نه به دموکراسی غربی است .
حال سوال مهم این است که چرا مسلمانان کشورهای خود را که از نظر حجاب و اجرای قوانین اسلامی در سطح عالی است رها کرده و به کشورهای غربی آمده که قوانین سکولار و لایک و دموکراسی حاکم است و می خواهند قوانین اسلامی خود را در آنجا پیاده کنند ؟ آیا این نوعی تسخیر و حمله فرهنگی نیست ؟
در پایان نتیجه گیری کنم که زمانی ما می توانیم موافق حجاب باشیم که در تمام دنیا فشار از طرف دولتهای اسلامی و همچنین جامعه و خانواده های مسلمان بر روی زنان و دختران برای داشتن حجاب برداشته شود و از آن نیز به عنوان سمبل "نه به دموکراسی " استفاده نشود.
من انسان را آزاد در انتخاب حق پوشش می دانم ،چه آن کسی که خود را صدها لایه پارچه بپیچید و برقعه و چادر بر تن کند و چه کسی که لخت مادر زاد به خیابان آمده برای من هیچ فرقی ندارد چون به من آسیبی نمی زند ، اما موضوع مهمی که من را جزو مخالفان حجاب قرار داده است این است که در این مقطع زمانی و دنیای کنونی حجاب ابزار دست برخی دولت ها و برخی عقاید سیاسی و مذهبی خاص شده است که از آن برای فشار و سرکوب و پایمال کردن حقوق زنان چه در جامعه چه در خانواده استفاده می کنند.
در اینجا به علت هایی اشاره می کنم که چرا حجاب یک عنصر زیان آور برای دموکراسی است :
1-سو استفاده و فشار دولتها : اگر شما در کشورهایی مانند ایران زندگی کرده باشید می توانید ببینید که پس از انقلاب اسلامی سال 1979 حجاب به صورت اجباری در آمد به گونه ای که اگر یک زن مقادیری از موی او بیرون باشد به جرم بدحجابی او را به زندان برده ، شلاق زده یا مجازت های دیگری در نظر می گیرند . حتی برای مقابله با بدحجابی گروههای پلیس و شبه نظامی بسیج را آموزش داده و به زنان بدحجاب حمله کرده یا حتی اسید می پاشند . بارها فعالین حقوق بشر و حقوق زنان داخل و خارج ایران خواهان پایان یافتن اینگونه فشارها شده اند ، اما دولت ایران کوچکترین توجهی به این موضوع نشان نداده است و برخورد خشونت آمیز علیه کسانی که نمی خواهند حجاب داشته باشند ادامه دارد.
همچنین از سوی دیگر دولت های اسلامی در خاورمیانه که در داخل کشورهایشان حجاب را به عنوان عامل سرکوب زنان قرار داده اند ، با حمایت و فرستادن زنان با حجاب به کشورهای دموکراتیک و آزاد دنیا از حجاب به عنوان ابزار فشار و تحمیل فرهنگ عقب مانده خود استفاده می کنند. فرهنگی که در آن زن را برده کرده ، حق او را نصف حق مرد قرار داده و حتی حق انتخاب نوع پوشش به او نمی دهد .
2-فشارهای اجتماعی و خانوادگی : معمولا بسیاری از زنان حجاب دار ؛حجاب را به صورت شخصی انتخاب نکرده اند ، بیشتر انتخاب آن ها فشارهایی بوده است که از طرف خانواده یا محیط بر آنها وارد شده است .مثلا حتی در کشورهای اسلامی که در آن ها حجاب آزاد است ، فشار از طرف خانواده برای انتخاب حجاب برای دختران خود وجود دارد . یا از طرف جامعه به زنانی که حجاب ندارند به عنوان یک زن فاسد و بدکاره نگاه می شود . معمولا کودکان در این خانواده ها رشد یافته و خود هیچگونه حقی برای انتخاب پوشش خود نداشته و از طرف خانواده هایشان این موضوع بر آنها تحمیل می شود.
3-تغییر ماهیت حجاب از یک پوشش به یک سمبل " نه به دموکراسی غربی " : اگر خوب به فضای مسلمانان در کشورهای غربی نگاه کنید در حال حاضر حجاب نه به عنوان یک پوشش بلکه به عنوان گفتن یک " نه " به دموکراسی غربی و یک ابزار نافرمانی هست . معمولا همیشه برای مخالفت در نافرمانی های مدنی از یک سمبل استفاده می شود ، اکنون حجاب به عنوان سمبل نه به دموکراسی غربی است .
حال سوال مهم این است که چرا مسلمانان کشورهای خود را که از نظر حجاب و اجرای قوانین اسلامی در سطح عالی است رها کرده و به کشورهای غربی آمده که قوانین سکولار و لایک و دموکراسی حاکم است و می خواهند قوانین اسلامی خود را در آنجا پیاده کنند ؟ آیا این نوعی تسخیر و حمله فرهنگی نیست ؟
در پایان نتیجه گیری کنم که زمانی ما می توانیم موافق حجاب باشیم که در تمام دنیا فشار از طرف دولتهای اسلامی و همچنین جامعه و خانواده های مسلمان بر روی زنان و دختران برای داشتن حجاب برداشته شود و از آن نیز به عنوان سمبل "نه به دموکراسی " استفاده نشود.
۱۳۹۵/۰۶/۱۰
گفتگو با کانل پارس پیرامون فایل صوتی آیت الله منتظری و همچنین بازگشت پناهندگان
در این گقتگو با تقدیر از شجاعت آیت الله منتظری تمایز او با سایر کسانی که به قدرت چسبیده اند مشخص شد.
چه علتهایی باعث بازگشت پناهندگان ترکیه به ایران شده است ؟
گفتگو دکتر ایرج شاهولایتی با مهدی میرقادری مسئول دبیرخانه روابط عمومی نهاد مردمی و نویسنده مقاله " طولانی شدن روند پناهندگی در ترکیه باعث بازگشت بسیاری به ایران شده است " در باب مقاله اخیر ایشان و وضعیت کلی پناهندگی در ترکیه .
۱۳۹۵/۰۶/۰۴
خاطره ای از تقیه آیت الله طالقانی در قبل از انقلاب
آیت الله طالقانی تقیه |
فردایش درست 14 خرداد 1342 بود. طالقانی در آن ایام پیشنماز مسجد هدایت در خیابان استانبول بود. مردم آنجا جمع شده بودند و طالقانی هم رفته بود به مسجد. آخوندی بالای منبر حرف زده بود. حرفهای آخوند که تمام شده بود، گفته بود که حالا از آقای طالقانی میخواهم بیایند بالای منبر و ما را مستفیض کنند و طالقانی گفته بود: من چون به رییس سازمان امنیت قول دادهام که بالای منبر نروم، پس آن میکروفن را بدهید پایین، از همین جا حرف میزنم. و بعد طی سخنان شدیداللحنی به دولت حمله کرده بود.
بلافاصله گزارشی نوشتم برای پاکروان که دیشب چنین شده و ایشان نشسته و از پایین منبر حرف زده. پاکروان تلفن زد که: آقا اینها مگر اخلاق سرشان نمیشود؟! گفتم: تیمسار! اینها ما را ظلمه، و این کارها را تقیه میدانند؛ اینها را چه به اخلاق؟"
از کتاب "در دامگه حادثه" (گفتگوی عرفان قانعیفرد با پرویز ثابتی)
منبع فیس بوک پرویز ثابتی
۱۳۹۵/۰۵/۲۰
طولانی شدن روند پناهندگی در ترکیه باعث بازگشت بسیاری به ایران شده است
اگر شما نیز پناهنده باشید و در یکی از شهرهای پناهنده پذیر ترکیه زندگی می کنید شاید روزانه یا در طی هقته این موضوع را شنیده اید و یا دیده اید که برخی از دوستان، آشنایان و افرادی که می شناختید عطای پناهندگی یو ان را به لقایش بخشیده اند و به ایران بازگشته اند . همانطور که در مقاله ای که در ماه قبل نوشتم میزان پناهندگان ایرانی در سال 2016 میلادی با افزایش 5 برابر نسبت به سال 2012 مواجه شده است و این موضوع باعث طولانی شدن روند بررسی پرونده ها گردیده است .البته سیاست خود سازمان ملل در این رابطه نیز نباید دست کم گرفت که با با افزایش تقاضای پناهندگانی از جانب ایرانیان روند بررسی پرونده ها را با تاخیر انجام می دهد.
پناهجو اصولا به شخصی اطلاق می شود که به علت در خطر بودن جان در کشور خود به علت تحت تعقیب یا مجازات بودن از طرف حکومت یا دلایل دیگر در کشور خود نتواند زندگی کند و برای همیشه تصمیم به خروج از کشور می گیرد . این مورد با مهاجرت کردن تفاوت بسیار دارد ، زیرا مهاجرت امری است خودخواسته بدون داشتن مشکلات بزرگ و خاص و تبعا با داشتن حق انتخاب کشور مورد نظر و امکان بازگشت به کشور خود در هر زمان که فرد بخواهد ، اما پناهندگی به معنی خروج مادام العمر یا تبعید از کشور است و برای پذیرش آن ملزوم است به آوردن دلیل و مدرک برای سازمان ملل متحد که شخص از جانب حکومت تحت تعقیب یا شکنجه یا خطر جانی قرار دارد .
علت های بازگشت پناهندگان :
از علت های عمده که پناهندگان ایرانی در ترکیه را به فکر بازگشت به ایران می اندازد می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- فشار اقتصادی :
فشار اقتصادی یکی از دلایل عمده ای است که پناهندگان را وادار به بازگشت به ایران می کند ، برای یک زندگی معمولی یک فرد در ترکیه دست کم نیاز به ماهی 500 دلار آمریکا است ، حال وقتی پناهنده نتواند این میزان هزینه را تامین کند زیر فشار قرار خواهد گرفت . معمولا افراد با تصور اینکه در ایران کاری را بلد هستند و در ترکیه می توانند آن کار را ادامه دهند به ترکیه وارد می شوند . بسیار دیده شده است که "دکترها" و " مهندسین " که در ایران شغل و امکانات خوب داشته اند در اینجا مجبور به انجام کارگری همراه با تحقیر و توهین شده اند ، چون نمونه کارگری در ترکیه نیز بسیار با ایران تفاوت دارد . معمولا اینجا چیزی به اسم از زیر کار در رفتن معنایی ندارد و شما اگر روزانه 12 ساعت تعهد کارگری کردن دارید عین 12 ساعت را از شما کار خواهند کشید . بارها دیده شده است که بسیاری از کارفرمایان ترک از دادن حق و حقوق پناهنده خودداری می کنند چون از نظر قانونی هیچ نهاد حمایتی برای یک پناهنده که می خواهد کار کند وجود ندارد و این نمونه کارها هم کار سیاه محسوب شده که در صورت مطلع شدن دولت ، پناهنده بین 2400 تا 4800 لیر ترکیه جریمه خواهد شد و کارفرمای ترک نیز 6 هزار لیره ترکیه جریمه پرداخت خواهد کرد . حقوقی نیز به پناهنده و یا به اصطلاح خارجی تعلق می گیرد نصف حقوق یک ترک هست مثلاحقوی کارگری در رستوران برای روزی 30 لیر یا کارگری در کارخانه ها برای روزی 35 لیر صورت می گیرد که بازهم با امکان خورده شدن پول توسط صاحب کار و انواع تحقیر همراه است .
فشار اقتصادی یکی از دلایل عمده ای است که پناهندگان را وادار به بازگشت به ایران می کند ، برای یک زندگی معمولی یک فرد در ترکیه دست کم نیاز به ماهی 500 دلار آمریکا است ، حال وقتی پناهنده نتواند این میزان هزینه را تامین کند زیر فشار قرار خواهد گرفت . معمولا افراد با تصور اینکه در ایران کاری را بلد هستند و در ترکیه می توانند آن کار را ادامه دهند به ترکیه وارد می شوند . بسیار دیده شده است که "دکترها" و " مهندسین " که در ایران شغل و امکانات خوب داشته اند در اینجا مجبور به انجام کارگری همراه با تحقیر و توهین شده اند ، چون نمونه کارگری در ترکیه نیز بسیار با ایران تفاوت دارد . معمولا اینجا چیزی به اسم از زیر کار در رفتن معنایی ندارد و شما اگر روزانه 12 ساعت تعهد کارگری کردن دارید عین 12 ساعت را از شما کار خواهند کشید . بارها دیده شده است که بسیاری از کارفرمایان ترک از دادن حق و حقوق پناهنده خودداری می کنند چون از نظر قانونی هیچ نهاد حمایتی برای یک پناهنده که می خواهد کار کند وجود ندارد و این نمونه کارها هم کار سیاه محسوب شده که در صورت مطلع شدن دولت ، پناهنده بین 2400 تا 4800 لیر ترکیه جریمه خواهد شد و کارفرمای ترک نیز 6 هزار لیره ترکیه جریمه پرداخت خواهد کرد . حقوقی نیز به پناهنده و یا به اصطلاح خارجی تعلق می گیرد نصف حقوق یک ترک هست مثلاحقوی کارگری در رستوران برای روزی 30 لیر یا کارگری در کارخانه ها برای روزی 35 لیر صورت می گیرد که بازهم با امکان خورده شدن پول توسط صاحب کار و انواع تحقیر همراه است .
از سوی دیگر شهرهایی که به عنوان شهرهای پناهنده پذیر محسوب می شوند ، شهرهای بسیار کوچک بوده که امکانات کار برای خود مردم آن شهر نیز وجود ندارد چه برسد به پناهجویان خارجی ، چون این تصور غلط در بسیاری از ایرانیان وجود دارد که ما به ترکیه می آییم و در مدت اقامتان در ترکیه کار می کنیم و خرج زندگی خود را بیرون خواهیم آورد و در رویای خود زندگی در شهرهای " استانبول " و "آنکارا " و "آنتالیا" را می بینند ولی پلیس آنها را به شهرهایی مثل " اوشاک" و "نوشهیر" و "ارزنجان " می فرستد که شاید در طول عمر خود نام آنها را نشنیده باشند چون اصولا هیچ گاه شهرهای تراز اول ترکیه برای محل نگهداری پناهنده اختصاص نمی یابد .
همه دلایل بالا و فشارهای اقتصادی در تامین خرج و مخارج زندگی آنهم در روندهای 4-5 ساله باعث بریدن پناهنده و بازگشتش به ایران می شود .
2-روابط اجتماعی و از بین رفتن اصول خانوادگی و اخلاقی:
شاید ورود به ترکیه سکولار که آزادی اجتماعی نیز تا حدود مطلوبی در آن وجود دارد باعث نوعی خوشایندی اولیه ایرانی هایی شود که بدان وارد می شوند اما روی دوم این آزادی ها به وجود آمدن یک سری مشکلات اجتماعی و خانوادگی در افراد نیز می باشد . بسیار دیده شده است که زوج های جوان حتی با وجود فرزند به ترکیه آمده اند در همان سالهای اول دچار گسیخته شدن بنیان خانواده اشان شده است . علت و دلایل این امر بسیار زیاد است که اگر بخواهیم آنها را در اینجا بیاوریم حکایت مثنوی هزار من کاغذ است ولی عمده ترین دلایل آن میتواند موارد زیر باشد :
شاید ورود به ترکیه سکولار که آزادی اجتماعی نیز تا حدود مطلوبی در آن وجود دارد باعث نوعی خوشایندی اولیه ایرانی هایی شود که بدان وارد می شوند اما روی دوم این آزادی ها به وجود آمدن یک سری مشکلات اجتماعی و خانوادگی در افراد نیز می باشد . بسیار دیده شده است که زوج های جوان حتی با وجود فرزند به ترکیه آمده اند در همان سالهای اول دچار گسیخته شدن بنیان خانواده اشان شده است . علت و دلایل این امر بسیار زیاد است که اگر بخواهیم آنها را در اینجا بیاوریم حکایت مثنوی هزار من کاغذ است ولی عمده ترین دلایل آن میتواند موارد زیر باشد :
الف - یافتن دلباختگان تازه : وقتی یک زوج به ترکیه وارد می شوند احتمالا با هزاران امید و آرزو که بله 1 یا 2 سال تحمل کرده و به کشور سوم خواهیم رفت ، اما وقتی با یک روند طولانی مواجه شده ، مشکلات اقتصادی بر آنها فشار آورده و احیانا یک یا چند استیناف و گرفتن جواب منفی از سازمان ملل مواجه می شوند روابط بین آنها به سردی می گذارد این زوجین همچنین در این راه با ایرانیان دیگر آشنا می شوند که انواع و اقسام تیپ انسان ها را می توان در آنها دید ، همین موضوع و آشنایی و نیاز به یک آغوش جدید که به اصطاح آنها را درک کند سبب می شود که یک روابط خانوداگی که نسبتا خوب نیز بوده است از هم پاشیده و به علت فشار روحی طرفین از هم جدا شده و پس از آن نیز مجبور به بازگشت به ایران شوند.
ب- فشار محیط : محیط نیز به هر صورتی در حال سو استفاده از یک پناهجویی است که تازه به ترکیه آمده است به خصوص اگر این پناهجو زن نیز باشد هر کس به طریقی میخواهد او را مورد سو استفاده جنسی قرار دهد ، از برخی از صاحب کاران ترک گرفته تا ایرانی هایی که بهانه کمک به فرد نزدیک می شوند ، این سو استفاده های متعدد سبب تخریب روحیه فرد و به ناچار موجبات بازگشتش را فراهم می کند .
3- محدود شدن در شهر و امضای هفته ای : همانطور که می دانید هر پناهنده موظف است در هفته بین یک تا سه روز خود را در محل پلیس و یا اداره مهاجرت در شهر خود حاضر شود و با اثر انگشت حضور خود را در شهر اعلام کند ، این مساله اگر به صورت چند امضا پشت هم صورت نگیرد ، پلیس می تواند پرونده فرد را بسته و از کشور ترکیه به ایران دیپورت کند . همچنین پناهنده بدون اجازه پلیس از شهری که در آن امضا می کند نمی تواند خارج شود که خود القا کننده حس بودن در زندان را به فرد می دهد . این موضوع موقعی حاد می شود که پناهنده مدت چندین سال مجبور به ماندن درون یک شهر می شود .
4-استیناف یا جواب رد گرفتن : عامل دیگر که موجب بازگشت پناهنده به ایران می شود نگرفتن جواب قبولی از سازمان ملل است ، چون وقتی پناهنده بعد از چند سال ماندن در ترکیه پرونده اش از جانب سازمان ملل رد می شود عملا هم امکان دیپورت به ایران را دارد و هم تمام امید خود به رفتن به کشور دیگر را از دست می دهد .
5- طولانی شدن روند ماندن در ترکیه : روندی که در این سالها سازمان ملل با افزایش میزان پناهنده ایرانی پیش گرفته است مدت زمان بررسی پرونده های پناهنده ها را افزایش داده است . این خود عاملی برای دلسرد شدن افرادی شده است که هیچ مشکلی در ایران نداشته و صرفا برای رفتن به کشور دیگری آمده اند و اعلام پناهندگی کرده اند . این موضوع باعث می شود که این افراد وقتی مجبور به بودن در یک روند بین 4 تا6 ساله در ترکیه شوند و تمامی سختی هایی که در بالا ذکر شد را تحمل کنند عطای پناهندگی را به لقایش بخشیده و به ایران باز میگردند.
حال که علت های بازگشت پناهندگان ترکیه به ایران را فهمیدید خوب است بدانید که چه کسانی بیشتر دیگران را تشویق به خروج از کشور می کنند و چه نفعی برای آنها دارد :
1- فروشندگان کیس و کاسبان پناهندگان : این افراد کسانی هستند که از بدبختی و یا منفعت طلبی یک پناهنده که معمولا مشکلی داخل کشور نداشته و صرفا آمده است تا به کشور دیگری برود سو استفاده کرده و ابتدا تحت عنوان کمک و با وجه هایی انسان دوستی ظاهر می شوند سپس به افراد نزدیک شده و اقدام به دادن یک داستان دروغین به فرد به عنوان کیس می کنند ، چونکه معمولا این داستان ها کلا دروغی بیش نیست این نوع پرونده ها با جواب منفی در سازمان ملل مواجه می شوند ولی آنکه ضرر کرده آن پناهنده تازه واردی است که چند هزار لیر بابت یک کیس به فرد کیس فروش و کیس ساز تقدیم کرده است .
2-عده ای از وکلا : عده ای از وکلا چه از نوع ترک چه ایرانی هستند که زندگی اشان از قبل بدبختی پناهنده ای میگذرد که دوست دارد به کشور سوم برود . این وکلا نیز با طلب کردن چند هزار دلاری اقدام به نوشتن کیس می کنند و یک ورژن بالاتر از کیس نویسان معمولی هستند ولی نان آنها هم از این راه است . این افراد نیز معمولا همیشه ایرانیان دیگری در دست و بال خود دارند و افراد را به خروج از کشور و پناهنده شدن تشویق می کنند .
3-اقوام ، آشنایان ، همشهریان : اقوام و آشنایان و همشهریان افراد دیگری هستند که افراد داخل کشور را به خروج و آمدن و پناهنده شدن تشویق می کنند ، همیشه نیز داستان هایی که " فلان فرد ظرف مدتی کوتاهی به امریکا و کانادا رسیده و اکنون در نایت کلاب های لاس وگاس دارد خوش می گذراند " در آستین دارند . البته این افراد بیشتر برای پر کردن خلا تنهایی خود اقدام به کشیدن فامیل و آشنا به دنبال خود می کنند .
4- افراد تنها ، تیغ زنهای مجرد یا متاهل : نوع دیگری که معمولا به افراد داخل کشور اصرار به خروج می کنند افراد تنهایی هستند که سعی می کنند تنهایی خود یا بی پولی خود یا هر مشکل جنسی و روحی خود را با یک نفر دیگر که آن را تشویق به خروج می کند جبران کنند . آنها نیز داستانهایی در آستین در باب رفتن های 2 روزه به آمریکا و کانادا و امثالهم و.... دارند .
اما حقیقت داستان چیست ؟ حقیقت چیزهایی بود که برای شما در بالا عنوان کردم ، اگر واقعا توسط جمهوری اسلامی تحت تعقیب نیستید یا جان شما در ایران به هر علتی در خطر نیست خروج از کشور نه تنها کار عاقلانه ای نیست بلکه سبب از دست رفتن هستی ، زندگی و عمر و حتی خانواده شما در ترکیه خواهد شد . هر کس نیز شما را به گونه ای تشویق به خروج از کشور کرد باید ابتدا خود شخص را بررسی کنید که به چه علت این کار را می کند .
اگر در اینجا افسانه های چون گرفتن حقوق ماهیانه از سازمان ملل ، رفتن یک ساله به یک کشور دیگر ، زندگی و کار خوب در ترکیه و امثالهم شنیده اید باید بگویم که شایعاتی بیش نیست .
این نکته را باید اضافه کنم من به عنوان یک وبلاگنویس سیاسی به خوبی فضای داخل کشور ، سختی ها ، مشکلات ، فشار اقتصادی ، نبودن کار ، فشارهای روحی و روانی که به بسیاری از شما وارد شده است را می دانم ولی خروج برای این مشکلات نیز راه حل نیست چون در اینجا نیز با شکل و نوع تازه ای از این مشکلات آشنا خواهید شد که شاید موجب عمری پشیمانی باشد.
۱۳۹۵/۰۵/۱۷
طرح قالب عکس فیس بوک برای المپیک با پرچم شیر و خورشید
فیس بوک به مناسبت المپیک اقدام به لوگو گذاری روی عکسها پروفایل های فیس بوک کرده است که افراد میتوانند با سادگی پرچم کشورشان را روی تصویر خود در فیس بوک قرار دهند . چونکه پرچم خرچنگ نشان جمهوری اسلامی مورد تایید آزادی خواهان و کثیر ملت ایران نیست ، به همت دوستان اقدام به تولید فایل با پرچم شیرو خورشید کرده ایم که با استفاده از فایل فتوشاپی زیر می توانید پرچم شیر و خورشید را روی عکس خود قرار دهید .
در صورتی که نیز فتوشاپ را به خوبی نمی دانید با پیغام دادن به من در فیس بوک این اقدام را برای شما انجام خواهم داد. تا کنون تصویر صدها ایرانی در فیس بوک به این نشان مزین گشته است .
Mehdi Mirghaderi |
قاب شیر و خورشید المپیک ریو |
۱۳۹۵/۰۵/۱۳
اندرباب لزوم دیوار برای جوامع و کشورها
از زمانی که کشورهای دموکراتیک دنیا به درجه هایی از حس آزادی و شکوفایی رسیدند تصمیم به برداشتن مرزها و همسانی همه کشورهای دنیا با هم را داشتند . شاید در پس اندیشه نیز افکار کمونیستی - گلوبالیستی پنهان بود . از این رو اتحادیه اروپا تشکیل شد ، دیوار برلین فرو ریخت و همه شاد و خندان از فرو ریختن دیوارها بودند . اکنون چه شده است که همه مجددا به شیوه کلاسیک میخواهند مرزداری کنند و دور خانه خود را دیوار بکشند ؟
وقتی جامعه ای خطر این را احساس کند که دزد ، متجاوز ، زورگو بخواهد وارد حریم خانه بشود و وجود یک دیوار ضرروی است مهم ترین راه حفاظت از خانه را همان دیوار می داند نه اینکه آن دزد و متجاوز را به درون خانه آورد و حالا شروع کرد به آموزش دادن آن دزد .
از یک سو موضوع مهاجرتها و پناهجویان که اکنون ابزار دست دولتهای خاورمیانه ای مثل ایران و ترکیه و افغانستان و عراق و سوریه شده است که هر زمان احساس ضعف کردند و برای فشار گذاشتن دولتهای دموکراتیک یک سیل پناهجو را روانه کشورهایی کنند که زحمت بسیار کشیدند تا به دموکراسی فعلی اشان رسیده اند باعث شده است که این دولتها فکری کنند در جهت گرفتن این ابزار .
همچنین در آمریکا نیز کمونیست ها دیگر با جنگ سرد تهدید نمی کنند هر گاه بخواهند آمریکا را زیر فشار بگذارند ، یک موج جدید از مهاجرین آمریکای جنوبی را به سمت آمریکا روانه می کنند . جالب این هست که ابزار دست همه اینها نیز استفاده از واژه هایی مثل "زنان" و "کودکان " هست ولی در اصل می بینیم 90% این مهاجرین و پناهندگان مردان بالغ بین 25 تا 45 سال هستند که به راحتی توانسته اند به سمت این کشورها سرازیر شوند و آن ابزار زن و کودک هم مانند ابزار صلح شعاری بیشتر برای از بین بردن آزادی در این کشورها نیست .
سیل مهاجرین سوری با انگشت شماری زن و دختر |
دیوار ساده ترین ، امن ترین راه ممکن برای جوامعی است که احساس امنیت ندارند ، برای کسانی است که نمی خواهند دستاور های خود در زمینه به دست آوردن آزادی اجتماعی و دموکراسی را با سیل مسلمان که میخواهند همان فرهنگ بدوی که از آن گریخته اند را به جامعه مقصد تلقین کنند . دیوار زیباترین راه مقابله با قاچاقچیان آمریکای جنوبی است که بسیاری از قتل ها و دزدی ها را در آمریکا رقم می زنند .
در مجموع در عصر حاضر من بسیار موافق دیوار هستم ، خانه ای که دیوار نداشته باشد جای امنی برای زندگی نیست اما این موضوع هم نباید نادیده گرفته شود که کشورهایی به مانند جمهوری اسلامی ایران بتوانند دیواری بکشند و درون مرز خود هر بلایی سر مردم بیاورند . آن دیوار استبداد است که باید با همت همان مردم و حتی مردم کشورهای آزاد جهان فروریزد .
۱۳۹۵/۰۴/۱۶
کشته شدن جوانی در بازداشتگاه رژیم و نگاهی به فیس بوک آن مرحوم
نادر داستان پور جوانی است که در چند روز گذشته توسط نیروهای سرکوب گر رژیم در بازداشتگاه به علت ضرب و جرح جان خود را از دست داده است . وقتی این خبر را در سایت هرانا خواندم تصویر او برای آشنا می نمود گویا که در نوشته ای به من لایک زده بود اما از این امر مطمئن نیستم . بخاطر اینکه در این مورد مطمئن شوم نام او را در فیس بوک جستجو کردم . برایم جالب بود که این فرد اندیشه والایی داشته و از ارتجاع و تحجر قربانی کردن مخالف بوده است .که در این تصویر می توانید ببینید نظرش راجع به قربانی کردن گوسفند
نادر دستان پور |
یا در این تصویر نسبت به حاکمان زشت سیمای جمهوری اسلامی اعتراض کرده است که در این تصویر می توانید ببینید :
خبرگزاری هرانا می نویسد : منبع نزدیک به خانواده داستانپور در مورد نحوه مرگ این شهروند تهرانی همچنین توضیح داد: “در بازداشتگاه حال نادر بد می شود و هرچقدر سایر بازداشت شدگان داد و بیداد می کنند فایده ای نمی کند و حتی ماموران به جای انتقال وی به بیمارستان، آنها را مورد تمسخر قرار میدهند تا اینکه نادر در آغوش برادر بزرگترش در اثر خونریزی مغزی جان میدهد. بعد از یکساعت آمبولانس میآید و جسد به مدت ۵ روز به سردخانه کهریزک منتقل و نگهداری شده بود. درنهایت خانواده او را به خاک سپردند.”
این نیز جنایت شوم دیگری است که بر صفحه جمهوری اسلامی خواهد ماند .
شرح واقعه این جنایت را از سایت هرانا بخوانید :
۱۳۹۵/۰۴/۱۱
سلام من آخوند قرائتی هستم !
سلام . من اخوند قرائتي هستم ،
هفت كلاس دبستاني سواد دارم ،
هفت كلاس دبستاني سواد دارم ،
از فيش حقوقي من نپرسيد ، چون بيش از ده شغل و مقام دارم ،
از دهها اداره و سازمان و وزارتخانه صدها ميليون تومان حقوق مي گيرم ،
واردات ظروف چيني در انحصار منست و از ان منبع نيز چندميليارد درامد دارم ،
درسهاي تفسير قران من در تلويزيون با انكه بيننده ندارد اما الحمدلله هر ماهه مليونها تومان بحساب من ميريزد ،
در كار خريد و فروش زمين و تصرف املاك و برج سازي هستم و ميلياردها تومان هم از انجا درامد دارم ،
تابستانها براي استراحت به كأخ ملك أباد در مشهد ميروم و چند روزي انجا أطراق ميكنم ،
در زمستانهاي سرد هم براي مدتي به كيش پرواز ميكنم و در ويلاي خود به استراحت مي پردازم ،
راستي فيش حقوقي مرا براي چي ميخواستيد ؟؟؟؟؟
از دهها اداره و سازمان و وزارتخانه صدها ميليون تومان حقوق مي گيرم ،
واردات ظروف چيني در انحصار منست و از ان منبع نيز چندميليارد درامد دارم ،
درسهاي تفسير قران من در تلويزيون با انكه بيننده ندارد اما الحمدلله هر ماهه مليونها تومان بحساب من ميريزد ،
در كار خريد و فروش زمين و تصرف املاك و برج سازي هستم و ميلياردها تومان هم از انجا درامد دارم ،
تابستانها براي استراحت به كأخ ملك أباد در مشهد ميروم و چند روزي انجا أطراق ميكنم ،
در زمستانهاي سرد هم براي مدتي به كيش پرواز ميكنم و در ويلاي خود به استراحت مي پردازم ،
راستي فيش حقوقي مرا براي چي ميخواستيد ؟؟؟؟؟
آخوند قرائتی |
۱۳۹۵/۰۴/۰۹
۱۳۹۵/۰۴/۰۵
شکار و شکارچی نفرت انگیز ترین اشخاص زندگی ام
همیشه در طول زندگیم از شکار و شکارچی و شکار رفتن اینها متنفر بودم . وقتی می دیدم بعضی ها با چه عشقی و شوق و ذوقی از شکار کردن حرف میزنند و بعد هم اکثر اینها از این شکارها نه تنها استفاده ای نمی کنند بلکه فقط برای تفریح ، نسل موجودات دیگر این کره خاکی را بر میندازند .
شکارچی پست فطرت |
بر خلاف شکار همیشه اسلحه را دوست داشتم ، آنهم نه برای شکار کردن حیوانات بی گناه بلکه برای موقعی که شخص زورگویی خواست به حریم شما تجاوز کند دست به اسلحه برده و در مقابل او بایستید درست به مانند قانونی که در قوانین امریکا در مورد اسلحه هست . با اسلحه می توان به اهداف مصنوعی و بسیار موارد دیگر شلیک کرد ولی این کشتن حیوانات بی گناه که هیچ وسیله دفاعی از خود ندارند عین بی رحمی و شقاوت است . همیشه این جمله "بابک خرمدین" در گوشم است که فرمود : شمشیرها را به زیر خاک کنید و در روز مبادا بیرون آورید. کاربرد اسلحه نیز این چنین است . اسلحه ساخته شده است که اگر از نظر توان بدنی از شخص متجاوز و زورگویی ضعیف تر هستید به شما شانس برابر برای نبرد با بی عدالتی را بدهد .
حال عده همچون " آرش سیگارچی " نان خور دکان اصلاح طلبی آمده اند و کشتن محیط بانان بی گناه را توجیه کرده که بله عده ای از راه شکار کردن نان میخورند. اول اینکه توجیح کردن یک جنایت به اندازه همان جنایت ننگین است و دوم مگر محیط زیست ایران چه میزان پتانسیل دارد که عده ای بخواهند از راه شکار نان بخورند و سوم این حرف دروغی بیش نیست . بیشتر شکارچیانی که در آشنا و فامیل و دوست و همسایه دیدم همه برای تفریح به این کار می پرداختند و من همیشه از این عمل آنها متنفر بودم.
فریاد " جاوید شاه " در خیابان های تهران
یک بانوی وطن پرست که از حمله ماموران مزدور جمهوری اسلامی به تجمع برگزار شده برای " سربازان جانباخته در تصادف" عصبانی شده بود در خیابان تهران شعار " جاوید شاه " و " زنده باد شاهزاده رضا پهلوی " سر داد .
حکومت جمهوری اسلامی اینقدر وقاحت دارد که حتی به تجمع یادبود 19 سرباز ایرانی کشته شده در تصادف جاده ای در استان فارس حمله می کند چون کشور ما در اشغال این حکومت داعشی از نوع شیعه است و برای این حکومت مهم نیست که چه بر سر سربازان بیگناه و سایر ملت ایران می آید .
فیلم این بانو را از زیر ببینید :
حکومت جمهوری اسلامی اینقدر وقاحت دارد که حتی به تجمع یادبود 19 سرباز ایرانی کشته شده در تصادف جاده ای در استان فارس حمله می کند چون کشور ما در اشغال این حکومت داعشی از نوع شیعه است و برای این حکومت مهم نیست که چه بر سر سربازان بیگناه و سایر ملت ایران می آید .
فیلم این بانو را از زیر ببینید :
۱۳۹۵/۰۳/۱۵
پنج برابر شدن تعداد پناهندگان ایرانی در ترکیه در زمان دولت حسن روحانی
چکیده : وقتی به آمارهای ارائه شده توسط سازمان ملل متحد در ترکیه در طی سالهای مختلف را نگاه می کنیم شاهد افزایش 5 برابری پناهندگان ایرانی در ترکیه هستیم . بنا بر آمار ارائه شده نسبت به مقایسه ماه فوریه 2012 با همین ماه در سال 2016 رقم پناهندگان از 5,488 نفر به 25,116 نفر رسیده است که حاکی از افزایش 5 برابری میزان پناهندگان ایرانی داشته است . این افزایش آمار تمام گفته های دولت روحانی مبنی بر بهبود وضعیت اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی را نقض می کند و حاکی از
کمیساریای عالی پناهندگان در ترکیه |
داستان پناهندگی در ترکیه
شاید به جرات بتوان گفت که ( برای ایرانیان ) عمر پناهندگی از طریق سازمان ملل متحد در ترکیه مصادف با عمر رژیم جمهوری اسلامی است . در زمان دولت شاهنشاهی پهلوی اصولا هیچ ایرانی نیاز به پناهندگی و فرار از دست حکومت نداشت ، زیرا آزادی های اجتماعی و رفاه اقتصادی در سطح بسیار مطلوبی قرار داشت و حتی اگر عده ی محدودی از خط و مشی حکومت پهلوی ناراضی بودند با پاسپورت معتبر دولت شاهنشاهی ایران به هر کشوری که میخواستند سفر می کردند و آزادانه در آنجا زندگی می کردند.
با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و انقلاب در ایران قربانی کردن مردم نیز آغاز گردید ، اولین قربانیان از خانواده های افسران ارتش شاهنشاهی بودند و بعد به آنها ترانه سرایان ، شاعران ، بازیگران سینما ، احزاب و گروههای دگراندیش ، اقلیت های مذهبی و قومی که همه به جرم مخالفت با اسلام و انقلاب به چوبه های دار سپرده شدند یا به زندان ها انداخته شدند. تمامی موارد یاد شده دلیل بر این شد که ایرانیان ناچار به تبعید خودخواسته روند و از طریق سازمان ملل متحد در نزدیکترین کشور همسایه ایران یعنی ترکیه اعلام پناهندگی کنند تا به کشور سومی که از چنگال نیروهای جمهوری اسلامی به دور هستند فرستاده شوند.
شرایط فعلی ایران
بر خلاف گفته ها و وعده و وعید های دولت حسن روحانی مبنی بر بهبود وضعیت سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی جامعه ، این دولت هیچگونه موفقیتی در این باب حاصل نکرده است . بنا به گزارش عفو بین الملل میزان اعدام در دولت حسن روحانی حتی نسبت به 12 سال اخیر و دولت های دیگر بی سابقه بوده است . رقم 969 اعدام در سال 2015 میلادی خود گواه این مطلب است که این رقم نسبت به سال پیش از آن، 29 درصد، و سال 2008، حدود 300 درصد افزایش داشت.
از نظر آزادی های اجتماعی و مدنی نیز فشار ، دستگیری و ارعاب مردم ، فعالان محیط زیست و حقوق حیوانات ، فعالان حقوق زنان ، برابری طلبان و دگر اندیشان دینی و سیاسی کماکان ادامه داشته و یا با شدت و قدرت بیشتری دنبال می شود.
فعالان سیاسی نیز در دولت حسن روحانی زیر فشار های دستگاه وزارت اطلاعات ،سپاه پاسداران و نهاد های دیگر نظامی و امنیتی قرار دارند به نحوی که امکان هیچگونه تغییر به صورت دموکراتیک و با صندوق رای در کشور امکان پذیر نیست.
از سوی دیگر ما شاهد دستگیری و بازداشت و صدور مجازات های سنگین زندان به کسانی بودیم که برای نوشتن یک اظهار نظر ساده یا انتشار تصاویر خود به عنوان مدلینگ در فیس بوک ، شبکه های اجتماعی و امثالهم بازداشت شده اند .
دسته های پناهندگان
معمولا پناهندگان ایرانی تفاوت بسیار با پناهندگان از کشورهایی مانند عراق ، سوریه ، سومالی ، افغانستان و پاکستان و ... دارند زیرا پناهندگان ایرانی از جنگ یا جنگ داخلی فرار نکرده اند و در واقع در کشور ایران جنگی وجود ندارد . بیشتر پناهندگان ایرانی ادعا بر آسیب دیدن توسط حکومت جمهوری اسلامی را دارند که به علت مسائلی که در دنیا آزاد و دموکراتیک پیش پا افتاده است برای ایرانیان تعیین مجازات می کند. به نمونه های زیر می توانید توجه کنید :
1-اقلیت های دینی یا تغییر دین دادگان : همیشه گروههای اقلیت دینی از ابتدای جمهوری اسلامی تا کنون جزو قربانیان حکومت جمهوری اسلامی بوده اند که قصد داشته است یک نظام شیعه را به آنها تحمیل کند . عده ای نیز تحت همین فشار ها از اسلام شیعه خسته شده و دین خود را به مسیحیت ، بهاییت ، زرتشتیت و سایر ادیان دیگر و یا بی دینی و بی خدایی تغییر می دهند . هر تغییر دین از دیدگاه حکومت جمهوری اسلامی ایران محاربه با خدا است و مجازات آن مرگ است .
2-اقلیت های جنسی و اجتماعی : در میان دسته دیگر از مجازات شوندگان توسط جمهوری اسلامی اقلیت های جنسی جای دارند. همجنس گرایان ، تغییر جنسیت دهنگان و کسانی دیگر که به جرم هایی مانند رابطه جنسی بدون ازدواج و ... دستگیر می شوند نیز جزو این دسته از افراد می باشند .
3-فعالان سیاسی و اجتماعی و قومیتی : دسته ای دیگر از پناهندگان را شامل می شود که به جرم تلاش برای تغییر حکومت جمهوری اسلامی یا قوانین حاکم بر جامعه یا دفاع از حقوق اقلیت ها ، حقوق اقوام ، شرکت در تجمعات ، ارتباط با اپوزسیون خارج کشور و ... تحت تعقیب یا مجازات از جانب حکومت جمهوری اسلامی واقع شده اند .
4- کیس های دیگر : شامل مواردی می شود که به دلایلی جان طرف از جانب حکومت در خطر باشد
رشد میزان مهاجرت و یا پناهندگی ایرانیان به خارج از کشور
مهاجرت افراد به خارج کشور در سالهای اخیر رشد چشم گیری داشته است . در کنار این مهاجرت ها میزان پناهنده شدن افراد نیز افزایش یافته است . وقتی به آمارهای ارائه شده توسط سازمان ملل متحد در ترکیه در طی سالهای مختلف را نگاه می کنیم شاهد افزایش 5 برابری پناهندگان ایرانی در ترکیه هستیم . بنا بر آمار ارائه شده نسبت به مقایسه ماه فوریه 2012 با همین ماه در سال 2016 رقم پناهندگان از 5,488 نفر به 25,116 نفر رسیده است که حاکی از افزایش 5 برابری میزان پناهندگان ایرانی داشته است . این افزایش آمار تمام گفته های دولت روحانی مبنی بر بهبود وضعیت اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی را نقض می کند و حاکی از افزایش فشارها بر اقشار مختلف جامعه دارد.
آیا همه افراد پناهنده حقیقت را می گویند ؟
وظیفه حقیقت یابی درباب درستی کیس های پناهنده ها بر عهده بازرسان سازمان ملل هست که روی کیس پناهنده تحقیق می کنند .معمولا همیشه تعدادی از فیلترهای سازمان ملل می گذرند و عده ای باز می مانند و به اصطلاح استیناف میخورند. اما در این میان گاهی ناعدالتی هایی نیز صورت می گیرد ، مثلا بسیار دیده شده است که عده ای که شرایط تعریف شده یک پناهنده را ندارند و صرفا به علت فشارهای اجتماعی و اقتصادی که در ایران موجود است یا یک زندگی بهتر از کشور خارج شده اند از این فیلتر عبور کرده و به کشور سوم فرستاده می شوند و عده ای دیگر که واجد شرایط پناهنده ای هستند که جانش نیز در ایران خطر بوده و متحمل هزینه های سنگین در ایران شده اند از عبور از این فیلتر باز می مانند. بر طبق آخرین آمار ارائه شده توسط دفتر سازمان ملل متحد در ترکیه در سال 2016 در ماه فوریه از 25,116 نفر پناهنده ثبت نام کرده فقط 5,730 موفق به گرفتن قبولی از سازمان ملل متحد شده اند و 19,386 نفر یا موفق به گرفتن جواب مثبت پناهندگی از سازمان ملل نشده و استیناف خورده اند یا کماکان در انتظار موعد مصاحبه به سر می برند .
در واقع مهم ترین دلیل که سازمان ملل به یک فرد پناهندگی می دهد در خطر بودن جان او توسط حکومت آن کشور است و دلایلی همچون زندگی بهتر ، دلایل اقتصادی ، تحصیلی و ... پذیرفته نیست .
زندگی در ترکیه
هر پناهنده برای گذراندن مراحل پناهندگی موظف به ماندن در کشور ترکیه و یکی از شهرهای آن است که خود آن نیز شامل مراحل 7 الی 8 گانه است . در این مراحل هر مرحله باید از فیلترهای گوناگون عبور کرد . مثلا در مراحل سازمان ملل یکبار باید در آنجا ثبت نام کرد یکبار پیش مصاحبه شد و یکبار نیز مصاحبه اصلی تا جواب گرفت . بین هر کدام از این 3 مرحله 2 الی 3 سال طول می کشد . در کنار آن باید یکبار در اداره پلیس اتباع خارجی یا اداره مهاجرت ثبت نام کرد و یکبار نیز توسط پلیس مصاحبه شد که اگر پلیس یا اداره مهاجرت ترکیه تشخیص دادند شما واجد صلاحیت ماندن در کشور ترکیه هستید مراحل کاری شما ادامه پیدا می کند وگرنه به کشور مبدا بازگردانده خواهید شد و پس از طی این 5 مرحله وقتی توسط کشوری مثل امریکا انتخاب می شوید باید 3 بار توسط این کشور مراحل پیش مصاحبه و مصاحبه تکرار شود . این یک فیلتر 8 مرحله ای است که در طی 3 الی 4 سال صورت می گیرد . اما اکنون با زیاد شدن تعداد پناهنده این تاریخ ها به 4 الی 6 سال افزایش یافته است . در هر مرحله ای که شما نتوانید اثبات کنید که جان شما در ایران به یکی از علت های بالا در خطر بوده است ، یا در زمان اقامت در ترکیه مشکلی را به وجود آورده اید، امکان رد شدن پرونده و خطر دیپورت به ایران را نیز خواهید داشت . از همه اینها گذشته پناهنده ها به شهرهایی که فرستاده می شوند باید در طول هفته بین 1 الی 3 بار به اداره مهاجرت یا پلیس همان شهر رفته و به صورت دیجیتالی امضا کنند تا اثبات کنند که از شهر خارج نشده اند و حق خروج از شهر را نیز ندارند . اکنون نیز برای پناهندگان جدید شهرهای بسیار دور افتاده را در نظر می گیرند چون همه این سیاست ها به منظور کاهش تعداد پناهنده است . این احتمال می رود که سازمان ملل این سیاست را به این دلیل پیاده کرده است که اگر واقعا کسی جانش در خطر باشد تحمل هر نوع مشقتی را خواهد کرد ولی پناهندگانی که به صورت تفریحی آمده اند به ایران باز خواهند گشت .
تصور غلط دیگری که در بین شهروندان ترکیه وجود دارد این هست که ایرانیان هر ماه از سازمان ملل حقوق ماهیانه آنهم به دلار می گیرند ! این تصور غلط باعث نوعی سو برداشت در نگاه به ایرانیان ساکن کشور ترکیه می شود . چون بسیاری از ایرانیان در این کشور مجبورهستند برای ادامه زندگی خود به انجام کار سیاه (کار قاچاقی بدون مجور با حقوق ناچیز) بپردازند که در صورت شناسایی توسط پلیس ، کارفرما و خود پناهنده جریمه سنگین خواهند شد . این تصور باعث میشود که مردم ترکیه فکر کنند ایرانیان علاوه بر پولی که به آنها از سازمان ملل پرداخت میشود موقعیت های شغلی آنها را نیز در کارخانه ها و صنایع دیگر به خطر انداخته و نوعی تهدید شغلی محسوب می شوند. باید گفت که سازمان ملل در طول اقامت در ترکیه هیچ گونه کمک هزینه ای به افراد اختصاص نمی دهد .
مشکلات پناهندگان با طولانی شدن مسیر انتقال به کشور سوم
اگر به پای صحبت های ایرانیان پناهنده بنشینید معمولا مهم ترین گلایه آنها طولانی شدن زمان انتقال به یک کشور دیگر است . به مرور زمان پناهندگان در کشور ترکیه دچار فرسایش از نظر روحی و روانی می شوند و فشارهای اقتصادی و روانی مضاعف نیز در طول سالیان پناهندگی در ترکیه بر آنها وارد خواهد شد . آنها در قضاوت های خود معمولا موج آوارگان سوریه ای را مسئول دیر شدن کار رسیدگی به پرونده های خود می دانند اما قضیه در حقیقت چیز دیگری است .
اگر بخواهیم از نظر موضعی منصفانه به قضیه نگاه کنیم این افزایش 5 برابر میزان پناهنده های ایرانی بوده است که باعث بالا رفتن مدت زمان اقامت در ترکیه شده است و همچنین توان تفکیک توسط نیروهای سازمان ملل در یک حد محدود است . اگر برای 5 هزار پناهنده ایرانی در سال 2012 مدت زمان 2 سال طول می کشید تا به کشور سوم بروند اکنون برای 25 هزار پناهنده این مدت به 2 الی 3 برابر افزایش یافته است .
نتیجه گیری : خروج ایرانیان از کشور به هر دلیلی که باشد تنها یک مسئول دارد و آنهم حکومت جمهوری اسلامی ایران است که شرایط جامعه را به نحوی رسانده است که ایرانیان مجبور به ترک سرزمین مادری خود شوند. همچنین از افزایش میزان پناهنده در دولت روحانی نتیجه میگیریم که وعده های این فرد برای بهبود وضع جامعه دروغی بیش نبوده است و فقط شعارهایی پوچ و تو خالی بوده است . راههای تشخیص پناهنده واقعی از پناهنده تقلبی برای سازمان ملل بسیار سخت است اما تنها یک راه وجود دارد . اگر پناهنده ای که ادعا کرده است که در کشور خود جانش در خطر بوده پس از گرفتن اقامت از کشور سوم به کشورش بازگشت این موجب نقض گفته هایش خواهد شد . این تنها راه تشخیصی برای شناسایی این افراد هست و با باطل کردن اقامت این گونه افراد کمک بسیار بزرگی به کسانی خواهد شد که در ایران جانشان در خطر بوده و مدتهای طولانی در صف انتظار در کشور ترکیه به سر می برند.
منبع آمار : سایت یو ان اچ سی آر سازمان متحد در ترکیه
این مقاله اختصاصا برای سایت نهاد مردمی نوشته شذه است
اشتراک در:
پستها (Atom)
دعوای حسین و یزید به زبان ساده
دعوای حسین و یزید به زبان ساده الان این گامبوی چاق آسوده که تمام عمرش از پول مالیات و نفت خورده بیاد ٧٢ نفر مسلح جمع کنه بره در خونه ی خام...
-
من اصولا اهل صحبت درباره کسانی که خود را هوادار پادشاهی می نامند نیستم مگر اینکه این افراد پیاپی یا به من حمله کنند یا تهمت ها، ایرادها و ...
-
آیا می دانستید شخصیت میتراندیر (گاندلف) در فیلم ارباب حلقه ها و فیلم هابیت در واقع زرتشت بزرگ ایران هست که هر جا مردمان گرفتار می آیند به ی...
-
ماهی مرکب و سید علی خامنه ای بسیاری مواقع ما انسانها تا یک نفر پیر رو میبینیم دلمون به حالش میسوزه و با محبت باهاش رفتار میکنیم. اما بعضی از...