مبارزه حرفه ای چه تفاوتی با مبارزه معمولی دارد. من در این چارت به زبان ساده برای شما بیان کرده ام.
در مبارزات معمولی ، بیشتر یک سری افراد مبتدی ، یا احساسی بدون هیچگونه شناخت پیرامون هم جمع می شوند . معمولا اگر گروهی تاسیس کنند در درجه اول با مشکلات داخلی خود و یا مشکلات مالی مواجه می شوند . گروه معمولا پس از چند مدت در روند فرسایش افتاده و بدون اینکه حرکت موثری انجام داده باشد از هم پاشیده یا رو به افول می رود.
در مبارزه حرفه ای یک شخص یا گروه حرفه ای مسئولیت حرکت را به عهده می گیرد. فرد در درجه اول منابع مالی را تامین کرده و سپس به تاسیس کارگروهها میپردازد. به دلیل اینکه از نظر مالی گروه رو به فرسایش نرود منابع مالی بدست امده را صرف کارهای در آمد زا می کند. سپس سود آن در آمدها را به چرخه مبارزات باز میگرداند و خرج مبارزات را تامین می کند. در سیستم حرفه ای می بینید که گروه بدون اینکه دغدغه ای داشته باشد سالها به فعالیت خود ادامه می دهد.
برای نمونه دوم می توان به گروه مجاهدین خلق اشاره کرد. مجاهدین که بودجه مناسبی در زمان صدام از عراق و اردن و چند کشور دیگر بدست آورده بودند آنها را صرف سرمایه گذاری در مشاغل پر در آمد در اروپا و آمریکا کردند ، این مشاغل به سرعت به سود رسیدند و خرج مبارزات مجاهدین خلق را تامین می کنند. از این رو هست که میبینید همایش ها مجاهدین بسیار شلوغ و گران است ولی هیچ وقت آنها با کسری بودجه مواجه نمی شوند.
تا تاسیس نشدن یک گروه مبارزه حرفه ای به خصوص در طیف هواداران پادشاهی نوع مبارزه با جمهوری اسلامی بیشتر روند کاریزماتیک دارد. به عنوان مثال بسیاری از مردم ایران بخاطر کاریزما و سمپاتی با خاندان پهلوی در این راه مبارزه می کنند اما به جرات می توان گفت هیچکدام از آنها مبارزه سازمانی نیست و بیشتر کاریزماتیک و احساسی و قلبی است .
در مبارزات معمولی ، بیشتر یک سری افراد مبتدی ، یا احساسی بدون هیچگونه شناخت پیرامون هم جمع می شوند . معمولا اگر گروهی تاسیس کنند در درجه اول با مشکلات داخلی خود و یا مشکلات مالی مواجه می شوند . گروه معمولا پس از چند مدت در روند فرسایش افتاده و بدون اینکه حرکت موثری انجام داده باشد از هم پاشیده یا رو به افول می رود.
در مبارزه حرفه ای یک شخص یا گروه حرفه ای مسئولیت حرکت را به عهده می گیرد. فرد در درجه اول منابع مالی را تامین کرده و سپس به تاسیس کارگروهها میپردازد. به دلیل اینکه از نظر مالی گروه رو به فرسایش نرود منابع مالی بدست امده را صرف کارهای در آمد زا می کند. سپس سود آن در آمدها را به چرخه مبارزات باز میگرداند و خرج مبارزات را تامین می کند. در سیستم حرفه ای می بینید که گروه بدون اینکه دغدغه ای داشته باشد سالها به فعالیت خود ادامه می دهد.
برای نمونه دوم می توان به گروه مجاهدین خلق اشاره کرد. مجاهدین که بودجه مناسبی در زمان صدام از عراق و اردن و چند کشور دیگر بدست آورده بودند آنها را صرف سرمایه گذاری در مشاغل پر در آمد در اروپا و آمریکا کردند ، این مشاغل به سرعت به سود رسیدند و خرج مبارزات مجاهدین خلق را تامین می کنند. از این رو هست که میبینید همایش ها مجاهدین بسیار شلوغ و گران است ولی هیچ وقت آنها با کسری بودجه مواجه نمی شوند.
تا تاسیس نشدن یک گروه مبارزه حرفه ای به خصوص در طیف هواداران پادشاهی نوع مبارزه با جمهوری اسلامی بیشتر روند کاریزماتیک دارد. به عنوان مثال بسیاری از مردم ایران بخاطر کاریزما و سمپاتی با خاندان پهلوی در این راه مبارزه می کنند اما به جرات می توان گفت هیچکدام از آنها مبارزه سازمانی نیست و بیشتر کاریزماتیک و احساسی و قلبی است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر