۱۳۹۰/۰۹/۱۳

یادی از شیخی شجاع که در بند است




این روزها شاید کمتر کسی در فکر این باشد که ما دو رهبر نمادین برای جنبش سبز داشتیم که الان در بند هستند .این روزها همه چیز روزمره شده است.بیشتر یا خبر جنگ است یا خبر سفارت گیری یا اینکه یارانه مردم دیر شده است. اما میخواهم امروز از شیخ شجاع یادی کنم. با وجودی اینکه هر سال انتخابات را تحریم میکردم سال 88 در انتخابات شرکت کردم و به مهدی کروبی رای دادم.از رای دادنم پشیمان نیستم.شاید او میتوانست آن تغییر را به وجود آورد و ما را تا یک رفراندوم به پیش برد.

روزهای تظاهرات فراموش نشدنی هستند.زمانی که شیخ با وجود عارضه تنفسی با وجود گاز اشک اور و گاز فلفل در بین تظاهر کنندگان حاضر میشد و به همه مردم روحیه میداد.از جانباخته راه آزادی همرزم عزیز زهرا بهرامی (بانو کردیه) از هواداران پادشاهی در ایران که ناجوانمردانه به دست این جانیان در روز عاشورا دستگیر واعدام شد نقل میکنم که در گفتگویی که در یک تالار صوتی داشتیم میگفت : وقتی دیدیم که کروبی به بهشت زهرا آمد ما روحیه تازه ای گرفتیم.حال کروبی هر که میخواهد باشد. مهم این است که او امروز یک آزادی خواهی است.
میخواهم بگویم وقتی کسی پای در عرصه آزادی خواهی گذاشت ملت ایران اینقدر بزرگ هستند که او را حمایت کنند.کارهای گذشته را به فراموشی بسپرند و دل در گرو آینده آزاد ببندند.

پس شیخ عزیز به یادت هستیم هر کجا که باشی.در این روزگاری که در بین دو راهی بودی که جنتی باشی یا مهدی کروبی , مهدی کروبی را انتخاب کردی و عنوان شیخ شجاع را برای خود خریدی. بودند شیخ ها و ملاهایی که سر تسلیم در مقابل ولی فقیه خم کردند و تکلیف آنها برای ملت روشن است ولی به جرات میتوان گفت پس از آیت الله کاظمینی بروجردی عنوان دومین روحانی شجاع به مهدی کروبی میرسد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...