۱۳۹۴/۱۰/۲۸

اندرباب حیات و ممات ما

مهدی میرقادری

اینجا که مشاهده می کنید یک قبرستون قدیمی هست ، مردگانی از قرنها پیش تا همین قرن معاصر. وقتی به فلسفه قبرستون نگاه می کنم میبینم که جای دنج و راحتی هست ، همه ماهاهم به ناچار میریم و میخوابیم درون یکی از اینها ، چه خوبه زندگیمون هدف داشته ، وقتی اسم هدف میاد خیلی ها میخوان جون بکنن یا کار کنن یا درس بخونن تا پولدار بشن ، خود من همیشه به قدر گذرون زندگی ساده ام پول داشته باشم کافیه ، وقتی میشه با یه اتوبوس ۲.۵ لیری تو شهر رفت و آمد کرد چه احتیاج به ماشین ، وقتی میشه تو یک خونه ساده زندگی کرد چه احتیاج به آپارتمان لوکس یبا خونه روی تپه ها . من خودم هیچ وقت در این راه پول بدست آوردن و انبار کردن جون نخواهم کند ، اهداف اعلای من این هست که بی هدف نرم تو یکی از اون قبرها و لااقل باعث تاثیر بر محیط و انسانهای پیرامون خودم باشم در جهت رسیدن به آزادی و برای محیط زیست نیز فرد مفیدی باشم به مانند بزرگانی که پیش از من بودند و اکنون نامشان به نکویی برده می شود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پدر، می دانم که به کجا رفته ای/نادر ایرانی

  نوشته ای از نادر ایرانی برای درگذشت پدر جناب مهدی میرقادری  پدر ! می دانم به کجا رفته ای .. می دانم چه کسی تو را با خود برده است .. اما چه...