در ریشه یابی تاریخی علتهای شکست ایرانیان٬ می بینیم که نقش حسادت اطرافیان و حتی یاران نزدیک و خود شهروندان ایران بسیار پر رنگ است.
از حسادت و عقده سلمان فارسی بگیرید که راههای فتح ایران را به تازیان نشان داد تا حسادت افشین به بابک خرم دین که یار نزدیک بابک محسوب میشد و درب قلعه بابک را به روی سپاهیان خلیفه گشود؛ از حسادت و خیانت میرزا ابراهیم خان کلانتر به لطفعلی خان زند که با بستن دروازه های شیراز بر روی سردار زند سبب پناه لطفعی خان زند به کرمان و سپس کور شدن بیشماری از مردم کرمان و کشته شدن سردار زند شد، تا همین اواخر حسادت ورزیدن شورشیان ۵۷ به خاندان پهلوی و شاهنشاه آریامهر که سبب ویرانی ایرانمان گردید.
این روند حسادت در مبارزات علیه جمهوری اشغالگر اسلامی نیز ادامه داشته و عده ای به علت عدم کارایی و توانایی خود شروع به حسادت و سنگ اندازی و عقده گشایی شخصی در مسیر کسانی می کنند که با عزم راسخ وارد عرصه مبارزه علیه جمهوری اسلامی شده اند.
تا این معضل حسادت و عقده گشایی شخصی که سابقهای تاریخی در بین ایرانیان هم دارد ادامه داشته باشد، روند پیروزی و رسیدن به آرمانهای بزرگ به سختی پیش خواهد رفت.
از حسادت و عقده سلمان فارسی بگیرید که راههای فتح ایران را به تازیان نشان داد تا حسادت افشین به بابک خرم دین که یار نزدیک بابک محسوب میشد و درب قلعه بابک را به روی سپاهیان خلیفه گشود؛ از حسادت و خیانت میرزا ابراهیم خان کلانتر به لطفعلی خان زند که با بستن دروازه های شیراز بر روی سردار زند سبب پناه لطفعی خان زند به کرمان و سپس کور شدن بیشماری از مردم کرمان و کشته شدن سردار زند شد، تا همین اواخر حسادت ورزیدن شورشیان ۵۷ به خاندان پهلوی و شاهنشاه آریامهر که سبب ویرانی ایرانمان گردید.
این روند حسادت در مبارزات علیه جمهوری اشغالگر اسلامی نیز ادامه داشته و عده ای به علت عدم کارایی و توانایی خود شروع به حسادت و سنگ اندازی و عقده گشایی شخصی در مسیر کسانی می کنند که با عزم راسخ وارد عرصه مبارزه علیه جمهوری اسلامی شده اند.
تا این معضل حسادت و عقده گشایی شخصی که سابقهای تاریخی در بین ایرانیان هم دارد ادامه داشته باشد، روند پیروزی و رسیدن به آرمانهای بزرگ به سختی پیش خواهد رفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر