از بزرگترین مشکلات مردمان ایران منفعت طلبی است. منفعت طلبی شخصی تا آنجا در ذهن مردمان ایران رواج یافته است که این ضرب المثل را برای آن ساخته اند و می گویند : " دیگی که برای من نجوشد می خواهم کله سگ در آن بجوشد"
این مشکل متاسفانه به قدری فراگیر است که روشن فکر و غیر روشن فکر، سکولار یا اسلام گرا ، زن و مرد نمی شناسند و تا مغز استخوان جامعه ما نفوذ کرده است.
این مساله به میزانی تاثیر گذار است که اجازه نمی دهد مثلا 10 نفر در یک گروه جمع شوند چون همه به فکر منفعت شخصی هستند و حتی اجازه ماندن دو نفر در کنار هم را هم نمی دهند. چون معمولا افراد همیشه خود را بر حق دانسته و تمامی حق و حقوق را بر اساس ذهنیت منفت طلبی برای خود در نظر می گیرند و در مخیلات خود فکر می کنند که کار درست را انجام داده و حتی در حال لطف کردن هستند.
راه حل این مشکل بسیار ساده است اما در ذهن افراد منفعت گرا نمی گنجد. اگر همه افراد گروههای خود را از گروه 2 نفر که یک زندگی معمولی باشد تا یک گروه چند هزار نفره که می تواند یک گروه اپوزسیون باشد را یک سیستم فرض کنند و وظایف خود در قبال سیستم را به خوبی انجام دهند از مزایای در کنار هم بودن به خوبی بهره خواهند برد و به اهدافشان خواهند رسید.
اشتباه استراتژیکی که اکثر منفعت گرایان انجام می دهند سریعا بجای تقویت سیستم که می تواند همان گروه 2 تا چند هزار نفره اشان باشد به سمت منافع شخصی پیش می روند و همین عامل باعث شکست و نرسیدن به اهداف خود یا شکست در زندگی خود می باشد.
اسامی مختلفی نیز برای این امر اختراع شده است و اکثر منفعت گرایان خود را انسانهای زرنگ و باهوش می دانند در صورتی که ضرر کنندگان اول این موضوع خود این افراد هستند.
یکی دیگر از نکاتی که همیشه ما به اشتباه برداشت می کنیم این هست که منفعت طلب نبودن به معنی فداکاری بیش از اندازه است که این اشتباه است. دوری از منفعت طلبی شخصی یعنی وظایف خود را در قبال سیستم به صورت عادلانه انجام دهیم نه بیشتر بخواهیم نه کمتر.
اشتباه استراتژیکی که اکثر منفعت گرایان انجام می دهند سریعا بجای تقویت سیستم که می تواند همان گروه 2 تا چند هزار نفره اشان باشد به سمت منافع شخصی پیش می روند و همین عامل باعث شکست و نرسیدن به اهداف خود یا شکست در زندگی خود می باشد.
اسامی مختلفی نیز برای این امر اختراع شده است و اکثر منفعت گرایان خود را انسانهای زرنگ و باهوش می دانند در صورتی که ضرر کنندگان اول این موضوع خود این افراد هستند.
یکی دیگر از نکاتی که همیشه ما به اشتباه برداشت می کنیم این هست که منفعت طلب نبودن به معنی فداکاری بیش از اندازه است که این اشتباه است. دوری از منفعت طلبی شخصی یعنی وظایف خود را در قبال سیستم به صورت عادلانه انجام دهیم نه بیشتر بخواهیم نه کمتر.
در پایان ریشه این امر هم ندانستن یا نفهمیدن سیستم سپاس گذاری است. وقتی که آموزش سیستم سپاس گذاری را به خوبی ندانیم شرایط پیشین و کنونی را به خوبی ندانیم دقیقا حوادثی به مانند شورش 57 اتفاق می افتد که همگی طلبکار شاه مملکت شده بودند که کشور ما را یک قرن به جلو برده بود. چون بجای سپاس گذاری این کار را دقیقا وظیفه فرد می دانسته و حتی عده ای معتقد بودن که در این راه کم کاری نیز شده است.
وقتی سیستم سپاس گذاری با این موضوع که این کارها وظیفه فرد است و حتی باید بیشتر کند عوض شود اولین ضرر کنندگان همان مردم، محیط و جامعه و افرادی است که قدر این سیستم را ندانسته اند.
وقتی سیستم سپاس گذاری با این موضوع که این کارها وظیفه فرد است و حتی باید بیشتر کند عوض شود اولین ضرر کنندگان همان مردم، محیط و جامعه و افرادی است که قدر این سیستم را ندانسته اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر